اولویت تبلیغ در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور
اولویت تبلیغ در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور

حوزه علمیه به‌مثابه قلب تپنده فرهنگی جامعه، اگرچه نسبت به استخراج و تولید معنا اهتمام تحسین‌برانگیزی دارد، اما گویی به‌قدر کافی خود را در قبال پمپاژ معنا در گستره وسیع جامعه مسئول نمی‌داند و آن را در اولویت‌کاری خویش قرار نمی‌دهد...

در اولین دیدار دولت سیزدهم با رهبر معظم انقلاب در شهریورماه سال ۱۴۰۰، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در بیانی راهبردی از نیاز «ساختار فرهنگی کشور» به یک «بازسازی انقلابی، خردمندانه و مبتنی‌بر عقلانیت» سخن به میان آوردند. پس از این بحث، بخشی از بدنه نخبگانی کشور، تعبیر رهبر انقلاب از بازسازی ساختار فرهنگی را به‌مثابه اشاره به چالش‌های موجود در نسبت بین نهادها و سازمان‌های فرهنگی تلقی کرده و از این زاویه به تحلیل موضوع پرداختند. با این وجود تقریبا سه ماه بعد، آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با اعضای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی تصریح کردند که منظور ایشان از ساختار «ساختار فرهنگی جامعه، ذهنیت و فرهنگ حاکم بر آن» بوده است.

تاکید رهبری بر کلیدواژه بازسازی انقلابی ساختار فرهنگ و همچنین تأمل در سیر دیدارهای اخیر ایشان حاکی از آن است که با توجه‌ به همسویی سران قوای سه‌گانه با گفتمان انقلاب اسلامی و روان‌تر شدن حرکت قطار انقلاب در مسیر تحقق «دولت اسلامی»، آیت‌الله خامنه‌ای ضمن امتداد پیگیری پروژه دولت اسلامی، طراحی ویژه‌ای برای فراروی از این لایه داشته و درصدد مدیریت فضا برای یک بازسازی عمیق فرهنگی درجهت تحقق جامعه و حتی تمدن اسلامی هستند. فراروی از لایه دولت اسلامی به لایه‌های «جامعه اسلامی» و «تمدن اسلامی» در این برهه زمانی و از سوی رهبر انقلاب به‌نحوی در‌حال پیگیری است که میزان خلوص ادبیات دینی در آن بسیار مشهود است؛ گویی رهبر انقلاب به‌گونه‌ای در‌حال راهبری امور هستند که بازسازی فرهنگی انقلاب اسلامی در «گام دوم» خود با ظهور پررنگ‌تری از ادبیات اصیل دینی انجام شود. تا اینجای متن تلاش شد که تاکید شود رهبر انقلاب در شرایط تاریخی، سیاسی و اجتماعی کنونی در‌حال جلو بردن یک کلان پروژه در راهبری امر اجتماعی جامعه ایرانی هستند. با توجه به طرح بحث صورت‌گرفته، به‌نظر می‌رسد بیانات ایشان در سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) یک نقطه‌عطف در مسیر پروژه موردنظر به‌شمار می‌رود. آیت‌الله خامنه‌ای، در این دیدار، نقش «ایمان الهی» و «امید» برآمده از آن را به‌عنوان هسته سخت و موتور محرک جامعه برای نیل به اهداف خود تشریح کردند. به تعبیر دیگر در بیانات سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) تاکید شد که بازسازی معنایی، فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی باید بر مدار «ایمان آگاهانه و متعهدانه» صورت گیرد و طبیعتا چنین ایمانی، نویدبخش تحقق «امید اجتماعی» خواهد بود. بار اصلی تقویت ایمان در جامعه بر دوش «نخبگانی» است که با شکل‌دهی «هسته‌های انقلابی» توانایی استفاده از ظرفیت «همه آحاد مردم متعهد» را برای خود به‌وجود می‌آورند.

مدتی پس از دیدار ۱۴خرداد و در چهارمین روز از تیرماه ۱۴۰۲، رهبر انقلاب که در ماه‌های اخیر بارها و بارها، در فضایی صمیمی و به‌دور از انعکاس رسانه‌ای، هر بار میزبان جمعی از خانواده‌های شهدا بوده‌اند، این بار در یک دیدار عمومی ضمن تاکید بر «مجاهدتِ موردِ غفلت قرارگرفته ‌پدران، مادران و همسران شهدا در جهاد عظیم شهیدان»، به نقش ایشان در نقطه تلاقی «ایمان»، «جهاد» و نهاد «خانواده» در عالی‌ترین سطح خود یعنی مقام «شهادت» پرداختند. به تعبیر دیگر رهبری در این دیدار مخاطبان خود را متوجه این موضوع کردند که در جامعه مطلوب دینی، چطور نظم اجتماعی روی شانه‌های نهاد خانواده ایجاد می‌شود؛ آن هم خانواده‌ای که ایمان دینی در آن به عمیق‌ترین شکل ممکن نهادینه شده، خود را در ‌قالب رفتار مجاهدانه بروز و ظهور می‌دهد و نهایتا به مقام شهادت منجر می‌شود. پس از ظهور تام ایمان دینی در قامت شهید و خانواده مجاهدش، دیگر این خانواده شهید است که به‌لحاظ «ارزش‌گذاری نظام ارزشی اسلامی»، در میان اقشار مختلف اجتماعی در رفیع‌ترین جایگاه‌ها قرار می‌گیرد. پس از دیدارهای سالگرد ارتحال امام(ره) و خانواده‌های معظم شهدا، در سومین قدم و در آستانه ایام سوگواری اباعبدالله الحسین(ع)، نوبت به بازخوانی مقوله مهم «تبلیغ» به‌عنوان ابزار گستراندن معانی دینی در افق اجتماعی می‌رسد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار «حوزه‌های علمیه» را به‌عنوان قلب تپنده نظام اسلامی که متولی استخراج معانی موردنیاز جامعه از متن دین و پمپاژ آن به قسمت‌های مختلف کالبد اجتماع است مورد خطاب قرار می‌دهند و جایگاه مورد غفلت قرار گرفته این نهاد در ساخت جامعه اسلامی را مورد تاکید قرار می‌دهند. به‌نظر می‌رسد در دوره کنونی، این قلب تپنده جامعه دینی که در قرون متمادی «توانسته‌‌اند دین را حفظ و تبیین کنند»، مبتلابه برخی چالش‌های اساسی شده است و به‌همین‌خاطر رهبر انقلاب با صراحتی ستودنی، روی یک بیماری معرفتی مهم دست می‌گذارد و با رویکردی طبیبانه درصدد علاج آن برمی‌آید. به بیان دیگر حوزه علمیه به‌مثابه قلب تپنده فرهنگی جامعه، اگرچه نسبت به استخراج و تولید معنا اهتمام تحسین‌برانگیزی دارد، اما گویی به‌قدر کافی خود را در قبال پمپاژ معنا در گستره وسیع جامعه مسئول نمی‌داند و آن را در اولویت‌کاری خویش قرار نمی‌دهد.

اینکه نهاد حوزه علمیه، امر تبلیغ را نه به‌عنوان یک ماموریت اصیل در درون خود، بلکه در جایگاه امری فرعی در بیرون از شاکله اصلی خویش تلقی می‌کند، الزاما به معنای کاسته شدن از آمار و کمیت مبلغان دینی نیست؛ بلکه مقصود این است که علاوه‌بر عدم‌تناسب بین کمیت‌های موجود و نیازهای امروزین جامعه، گسل نسبتا بزرگی بین برخی از حوزویان متخصص در عرصه تبلیغ و جمع انبوهی از طلاب که درحال طی‌کردن مدارج متداول علمی حوزه هستند شکل گرفته و از قضا همین موضوع، مبدأ نقد صریح و بنیادین رهبر انقلاب نسبت به حوزه علمیه واقع شده است. بدیهی است در ویترین قراردادن برخی اقدامات تبلیغی پرقوت جمعی از حوزویان، از آن جهت که به‌صورت طبیعی از دل جریان غالب حوزه بیرون نیامده، نمی‌تواند علائم بیماری کم‌توجهی به تبلیغ را از رخساره نهاد حوزه بپوشاند؛ حتی اگر آن ویترین، نمایشگاهی باشد که در راهروی حسینیه امام خمینی(ره) و قبل از بیانات رهبر معظم انقلاب تدارک دیده شده باشد. مجموعه همین عوامل ایجاب می‌کند که آیت‌الله خامنه‌ای در بیانات خود به تشریح این موضوع بپردازند که چگونه، چه مبتنی‌بر منطق معرفت دینی و چه مستند به سنت و تاریخ فرهنگی نهاد حوزه، موضوع تبلیغ باید در صدر اولویت‌های حوزه‌های علمیه کشور قرار گیرد. بازسازی فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی در خلأ رخ نمی‌دهد، لذا نمی‌توان به «خویشتن فرهنگی» خود نگریست، اما از درنگ نسبت به «دیگری‌(های) فرهنگی» غافل شد. به همین دلیل رهبر فرزانه انقلاب در این سخنرانی، علاوه‌بر پرداختن به خویشتن فرهنگی جمهوری اسلامی و نقش اساسی نهاد حوزه در آن، به دیگری فرهنگی و تمدنی انقلاب در شرایط کنونی، یعنی نظام «لیبرال دموکراسی» نیز توجه داشتند. در همین راستا ایشان به واکاوی این موضوع پرداختند که چگونه در دوران تسلط نسبی این «دیگری تمدنی»، نظام ارتباطی و تبلیغاتی جهانی در عرصه‌های متنوع علمی (امتداد یافتن دانش‌هایی همچون روانشناسی و روانشناسی اجتماعی در عرصه تبلیغات)، فناورانه (تولید ابزارهای نوین ارتباطی از تلویزیون و ماهواره تا اینترنت و پسا اینترنت) و نهادی (افول کارکرد نهاد خانواده در انتقال ارزش‌های میان‌نسلی) دستخوش تغییر شده و لاجرم، کنشگران تبلیغ دین در دوران معاصر نیز گریزی از توجه به این تغییرات ندارند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار، از وجوه مختلفی راهبرد «مقاومت فرهنگی» را به‌عنوان بهترین شیوه مواجهه با «دیگری مهاجم» مطرح کرده و تاکید کردند که خود مقاومت فرهنگی نیز به دو شیوه «تدافعی» و «تهاجمی» قابل‌تحقق است. از دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای مسلما اتخاذ رویکرد تهاجمی با محوریت افشاگری نقاط ضعف جبهه مقابل، ثمرات مطلوب‌تری در لایه نزاع تمدنی به همراه دارد، این در حالی است که به‌نظر می‌رسد کلیت دستگاه فرهنگی کشور، کماکان و در بهترین حالت ممکن سعی در فعال‌کردن ظرفیت‌های تدافعی دارد و تاکنون کمتر توانسته است افقی فراتر از دفاع را پیش‌روی خود بگشاید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی فرمایشات خود در بیانی کاملا انضمامی و ناظر به عمل، به ضرورت ایجاد و تکثیر «کانون»‌هایی برای «تهیه موارد تبلیغی به‌روز»، «تنظیم شیوه‌های اثرگذار تبلیغی» و «تربیت مبلغ» با مرکزیت «حوزه علمیه قم» اشاره کردند. توجه به این نکته ضروری است که با توجه به سیره اصلاح‌گرانه رهبری در نسبت با نهادهای موجود نظام و احتراز ایشان از راه‌اندازی نهادهای موازی متعدد، نباید این بیان معظم‌له را الزاما به معنای توصیه نسبت به راه‌اندازی ابرسازمان‌های تازه در حوزه تبلیغات دینی تلقی کرد، بلکه بحث اصلی بر سر این است که از یک سو باید افق‌های تازه‌ای پیش‌روی سازمان‌های موجود متولی امر تبلیغ ذیل نهاد حوزه علمیه به‌وجود بیاید و از طرف دیگر، کانون‌هایی از جنس «هسته‌های انقلابی نخبگانی» در میدان جهاد فرهنگی که از دغدغه درونی بدنه حوزه علمیه برآمده باشد تشکیل شود و این هسته‌های فکری و تبلیغی به‌صورت تشکل‌مند و با ارزش‌افزوده ناشی از هم‌افزایی جبهه‌ای با یکدیگر، خلأهای موجود در عرصه تبلیغ را جبران کنند. 

 

منتشرشده در شماره ۳۹۲۰ روزنامه فرهیختگان