ترویج بی‌حساب! (نگاهی به لیبرالیسم فرهنگی احمدی‌نژاد و روحانی)
ترویج بی‌حساب! (نگاهی به لیبرالیسم فرهنگی احمدی‌نژاد و روحانی)

پس از پایان تلخ دولت روحانی، این امید وجود داشته و دارد که بعد از آن سهل‌انگاری‌ها و مسئولیت‌ناپذیری‌ها، با همتی جدی و فکری مبتنی بر حکمت و مصلحت، به کنشگری مردمی در زمینه حجاب دست زده و از میان رفتارهای کج و معوج برخی جریان‌ها و دولت‌های سابق، راهی متوازن و عقلانی پیموده شود.

 پس از پایان تلخ دولت روحانی، این امید وجود داشته و دارد که بعد از آن سهل‌انگاری‌ها و مسئولیت‌ناپذیری‌ها، با همتی جدی و فکری مبتنی بر حکمت و مصلحت، به کنشگری مردمی در زمینه حجاب دست زده و از میان رفتارهای کج و معوج برخی جریان‌ها و دولت‌های سابق، راهی متوازن و عقلانی پیموده شود.

مقدمه
جریانی چندسویه (منورالفکرهای غربگرا، سلطنت پهلوی، مروجان ایدئولوژی لیبرالیسم (آمریکا و انگلیس) و…) در بازه پیش از انقلاب در صدد عرفی شدن پدیده حجاب و به تبع آن دین در ایران بوده‌اند و همچنین حین و پس از انقلاب نیز این جریان با تغییر و تحولاتی -(غربگرایان داخلی و خارج‌نشین، سلطنت‌طلبان، عناصر رسانه‌ای پیاده‌نظام فعال در شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای و…، مروجان ایدئولوژی لیبرالیسم(آمریکا و انگلیس و..)، مافیای اقتصادی مد و لباس به همراه شبکه‌های اجتماعی آن و…)- این کارویژه را دنبال نموده‌اند و بدین شکل جایگاه مسئله عفاف و حجاب را از حیطه بومی، سنتی که صبغه‌ای ایرانی و اسلامی داشت تغییر دادند. (۱) این شرایط  منتج به مقابله جدی و عملی جریان اسلامی در پیش از انقلاب (روشنگری‌ها، بیانیه‌ها، راهپیمایی‌ها و سایر اقدامات فرهنگی) با این جریان شد و در دوره حکومت اسلامی نیز این مقابله هم در لایه سیاسی و هم در لایه اجتماعی استمرار یافت. نزاع و تقابلی که کماکان ادامه دارد. در عین حال پس از پایان تلخ دولت روحانی، این امید وجود داشته و دارد که بعد از آن سهل‌انگاری‌ها و مسئولیت‌ناپذیری‌ها، با همتی جدی و فکری مبتنی بر حکمت و مصلحت، به کنشگری مردمی در زمینه حجاب دست زده و از میان رفتارهای کج و معوج برخی جریان‌ها و دولت‌های سابق، راهی متوازن و عقلانی پیموده شود. در این مختصر برآنیم مروری بر کنش‌ها در زمینه ترویج یا بازاریابی سلبی این پدیده و فریضه الهی داشته باشیم و درس‌ها و عبرت‌هایی را برای دولت سیزدهم که پس از یک سال، در آغاز این راه است بیان نماییم.

کلیشه‌ها، نشانگر سستی و بی‌اعتقادی
پیش از ورود به سوابق دولت‌ها و جریانات سیاسی در مسئله حجاب، نگاهی انداخته‌ایم به نظرات و افکار متصدیان دولت در حوزه عفاف و حجاب که تعدادشان تا به ۲۶ نهاد می‌رسد. موارد مختلفی که از سوی ایشان به عنوان راهکار و راه حل مسئله حجاب و عفاف بیان می‌شود؛  غالباً ماهیتی اقناعی، فکری و اعتقادی دارند و از مایه‌های حسی و شناختی تهی بود و از سویی نسبت به پیچیدگی مسئله، از نوعی نپختگی رنج می‌برند به طوری که خود متصدیان نیز به انجام کار علمی و تحقیقی در این حوزه دعوت می‌نمایند.

 

این راهکارها و تجربه عملی و شخصی آن‌ها در ساحت اجتماعی و درک بی‌اثربودن اجمالی‌شان مخاطب را به سستی و بی‌اعتقادی طراحان و کارگزاران رهنمون می‌کند. به عبارتی مروری کوتاه و تأملی لحظه‌ای کافی است تا بی‌مغزی و تهی بودن صورت بندی راهکارها برای هر مخطابی که اندک شناختی از جامعه ایرانی دارد، برملا شده و هرگونه استمرار این مسیر برایش به مثابه آب در هاونگ کوبیدن تلقی شود. در عین حال بازار کارنامه‌های عملکردی و ارائه گزارش برای نهادهای بالادستی همیشه رونق داشته و برای کارگزارن پایین دستی اسباب آسایش و فراغت را فراهم آورده است چرا که مدیران محافظه کار در لایه‌های دستگاه اداری به فراست و زیرکی دریافته‌اند که با انجام کارهای روتین و تکراری هم می‌توانند دهان مسئول بالاسری شان را ببندند و هم برای وجدان خود پاسخی دست و پا کنند. در این قسمت گذری می‌کنیم به کاربست نصفه و نیمه همین کلیشه‌های ناروا از سوی دو دولتی که برخلاف اختلاف شعارها، نمادها و پیام‌ها از یگانگی و شباهت بالایی در حوزه فرهنگی رنج می‌برند.

 احمدی نژاد؛ گام برداشتن بین ذات و عرض!
محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری بود که با برند حزب‌اللهی و اصولگرا به کرسی ریاست جمهوری رسید. این کاراکتر این اقتضا را برای او داشت که در عین عدم باور به الزام حجاب شرعی در ساحت عمومی، با قوانین و مقررات این حوزه همراهی  نشان دهد. به عبارتی هرچند او در ذات و کنه نگاهش با این الزام همراه نبود اما اقتضائات سیاسی ملاحظات جایگاه‌اش او را وامی‌داشت تا  با شجاعت کمتری به این حوزه ورود نماید. این تناقض بین ذات و عرض او در مواضع و عملکرد او به خوبی قابل مشاهده است.
برای مثال احمدی‌نژاد در برنامه گفتگوى ویژه خبرى که در ایام تبلیغات انتخاباتی به صورت زنده از شبکه دو سیما پخش می‌شد، گفت« واقعاً مشکل مردم ما الآن شکل موى بچه‌هاى ماست؟! خوب بچه‌ها دوست دارند مویشان را هر جورى که دلشان می‌خواهد بگذارند! به من و تو چه ربطى دارد؟! من و تو باید به مسائل کشور برسیم یعنى دولت باید بیاید اقتصاد را سامان بدهد. فضاى کشور را آرامش ببخشد، امنیت روانى درست کند، پشتیبانى بکند از مردم. مردم سلایق گوناگون دارند! با نسبت‌هاى مختلف، اقوام مختلف، تیپ‌هاى مختلف، دولت خدمتگزارِ همه است. چرا مردم را کوچک می‌کنیم؟! یعنى واقعاً مردم را این قدر کوچک می‌کنیم که الآن مشکل جوان‌هاى ما این است که مدل مویشان را چگونه بگذارند و دولت هم نمی‌گذارد؟! شأن دولت این است؟! این توهین به مردم ماست! … چرا مردم را این قدر دست کم می‌گیرید؟!» (۴) در عین حال با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد در سال ۸۴ طرح حجاب و عفاف از سوی رئیس‌جمهور ابلاغ شد که ابتدا در سال تابستان ۸۵ با حضور ون های سبزرنگ گشت ارشاد در خیابان ها «طرح ارتقای امنیت اجتماعی» کلید خورد و در سال ۸۶ نیروی انتظامی این طرح را رسما در برخورد با چکمه پوشان آغاز کرد. البته در زمستان ۸۷ محمود احمدی نژاد انتقاداتی را از نحوه اجرای این طرح مطرح کرد و در سال ۸۸ به خاطر انتخابات حساس ریاست جمهوری این طرح تقریبا کم رنگ شد ولی در سال ۸۹ با تغییر رویکردی تحت عنوان طرح امنیت اخلاقی ادامه یافت. در سال ۹۰ فعالیتش بیشتر شد و در تابستان ۹۱ به حضور در کنسرت ها هم کشیده شد.(۵) دکتر محمد صادق کوشکی ۵ تیرماه ۱۳۸۹ در وبسایت خود در گزارش با عنوان “فرهنگ لیبرالیستی تساهل و تسامح” می‌نویسد: سخنان احمدی‌نژاد درباره مخالفت دولت با روش‌های موجود در برخورد با منکرات، بی‌حجابی و مفاسد اجتماعی برای چندمین بار یک حقیقت مسلم را به رخ حامیان احمدی‌نژاد کشید و آن گرایش عجیب دولت به فرهنگ لیبرالیستی تساهل و تسامح است. آن روزی که احمدی‌نژاد در سال ۸۴ به صراحت اعلام کرد رسیدگی به لباس و موی جوانان را وظیفه دولت نمی‌داند کمتر کسی به این نکته توجه کرد که او صادقانه از باور ذهنی‌اش درباره نسبت حکومت دینی و فرهنگ حوزه نفوذ دولت در حاکمیت دینی سخن می‌گوید! این حقیقت در تندباد سیاست‌بازیها گم شد… (۶)

نگرش احمدی‌نژاد به فرهنگ دین و مقوله وظایف حکومت دینی درباره شهروندان شباهت عجیبی به نگرش لیبرالیستی و سکولار اصلاحطلبان داشت و طبیعتاً با خواست مؤمنان، دیدگاه‌های حضرت امام و رهبری نظام در این باره به شدت متضاد بود! هرگاه خواسته به حق مؤمنان درباره لزوم اجرای قوانین در مسیر حفظ حرمت احکام الهی و پاسداشت امنیت اخلاقی و اجتماعی جامعه مطرح می‌شد، احمدی‌نژاد صراحتاً به مخالفت برمی‌خاست و با بهانه فرهنگی بودن موضوع از اجرای قانون ممانعت به عمل می‌آورد! 

 

دولت احمدی نژاد که پس از یک دوره فترت چپ‌ها در زمینه پونز زدن به نوامیس مردم به دولت گشت ارشادی معنون شده بود، در صدد دفاع از خود برآمد. برای مثال احمدی نژاد در یک مصاحبه گشت ارشاد را میراث اصطلاحطلبان و در رأس آن عبدالله نوری بیان می‌کند: «گشت ارشاد از زمان آقای عبدالله نوری و مسئولیت ایشان در وزارت کشور در سال ۶۸ آغاز شد، آقای نوری که اصلاح طلب و آن زمان وزیر کشور بود. سر خیابان‌ها مینی بوس می‌گذاشت و آرایش خانم‌ها را آن هم با سرباز چک می‌کرد. ما همان زمان اعتراض می‌کردیم. طی سال‌های ۶۳، ۶۴ و ۶۵ در خیابان ولیعصر هر روز درگیری بود. دختر خانم‌ها و آقایانی که موهای بلندی داشتند یا کراوات می‌زدند یا خانم‌ها کفش هایی می‌پوشیدند که چراغ داشت! یک عده موتور سوار می‌آمدند، کراوات را می‌بریدند، موها را قیچی می‌کردند و ما همان زمان معترض بودیم. در زمان آقای هاشمی و آقای خاتمی مقداری بالا و پایین شد. آقای هاشمی در انتخابات آمد و گفت اگر احمدی نژاد بیاید، پیاده روها را دیوارکشی می‌کند و آسانسورها را جدا می‌کند، من به تلویزیون رفتم و گفتم چرا اینقدر هجمه می‌کنید؟ مثل اینکه من وارد محدوده ممنوعه شده ام.(۷)

نگاه روحانی: از اسلام سیاسی تا مرزهای اسلام سکولار

 

حسن روحانی از جمله افرادی است که در ماجرای حجاب و عفاف در سی سال اخیر دخیل بوده است. او در دوره دبیری شورای عالی امنیت ملی به عنوان نهاد بالادستی تمام نهادهای امنیتی به طرزی بارز و در دوره ریاست‌جمهوری ۹۲ تا ۱۴۰۰ نیز به شکلی فوق‌العاده بر نحوه و وضعیت حجاب اثرگذار بوده است. روحانی که در سال‌ اول انقلاب گام اول الزام یک حکم الهی در خصوص اجبار به حجاب را در ادارات و در میان کارگزاران جمهوری اسلامی برعهده داشت طی چرخشی تدریجی در طلیعه گام دوم انقلاب اسلامی گوی سبقت را از بسیاری از خارج‌نشینان ربود و با مواضع گاه و بی‌گاه و تأیید و تصدیق‌های خواسته و ناخواسته، در کمپین نه به حجاب اجباری دمید تا این موضوع بیش از پیش در ترند روندها و موضوعات داغ خبری حفظ و تقویت شود.

این چرخش در مقایسه سابقه دور و نزدیک او به خوبی قابل مشاهده است. از باب مثال روحانی در بخشی از خاطراتش بیان می‌کند: « طرح اجباری شدن حجاب در ادارات مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بی‌حجاب بودند، شروع کردند به غرزدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانم‌های بی‌حجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سه گانه رسید.» (۸)

این مواضع اولیه و نوع رفتار روحانی در سال‌های دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد در مقایسه با نوع رفتاری که در یکی دو ماه مانده به انتخابات ۹۶ از خود بروز می‌دهد نشانگر از هم گسیختگی فکری و مبنایی روحانی در موضوع حجاب است. فردی که در ابتدای انقلاب خود را موظف به ترویج حجاب و لو به زور(فارغ از ارزش گذاری درست یا غلط آن) می‌داند در چهارمین دهه از عمر سیاسی خود از مدل نهضت آزادی هم عبور می‌کند و توصیه به تساهل می‌کند.

همچنین او سه ماه بعد در جمع نخبگان و برگزیدگان خراسان رضوی، رفع مشکلات آب، محیط زیست، رودخانه مرزی، حق آبه، تورم، عبور از رکود، رفع مسائل حوزه سیاست خارجی و تعالی بخشیدن فرهنگ جامعه را مستلزم حضور عالمان و اساتید حوزه‌های مختلف علم دانست و گفت: باید آدم‌ها عالم شوند تا مشکل جامعه را حل کنند و رفاه و نشاط و امید را به جامعه برگردانند. با ون و مینی‌بوس و پاسبان، که فرهنگ درست نمی‌شود بلکه راه ارتقای فرهنگ با علما ومحققین و اساتید دانشگاه است.

آیا راه ترویج عفاف در جامعه، ون است؟ راه دیگری نداریم؟ بانوان ما که خودشان فرهیخته و دانشگاهی و استاد و محقق هستند آیا برای گسترش عفاف و حجاب راهی ندارند؟ آخر اگر آدم چیزی را تجربه کرد و نشد، فردا دیگر عین آن را نباید انجام دهد بلکه باید به اصلاح راه قبلی اقدام کند.(۹)

تأکید ویژه او بر مواردی چون موسیقی، پوشش، ارزش‌های انقلاب و …به مرور و در شیب ملایمی ادامه داشت و در هنگامه انتخابات ۹۶ نیز ضرباهنگ قوی تری به خود گرفت. انتشار عکسی از روحانی به همراه دو خانم بدحجاب در مسیر کوهنوردی موجی از انتقادات را به سوی این مجتهد عضو مجلس خبرگان رهبری جاری کرد و بار دیگر بر رویکرد تساهلی و تأییدی دولت در زمینه حجاب صحه گذاشت.

رئیسی؛ اصلاح یا استمرار؟!

با دقت در کلیت مواضع دو دولت قبل متوجه می‌شویم که در سیاست‌گذاری و تنظیم امر حجاب در عرصه عمومی و اجتماعی، دولت‌ها نه تنها ایده‌هایی ایجابی در راه ترویج پوشش اسلامی نداشتند بلکه حتی از اعمال و انجام کلیشه‌هایی تحت عنوان راهکارهای ترویج حجاب نیز گریزان بوده‌اند. این بی‌عملی محتوایی و البته شلوغ‌کاری‌ها و غوغاسالاری شکلی، تا آنجایی پیش رفته است که اگر نگوییم از روی خیانت، بلکه از روی جهالت پایین‌ترین نقطه حفظ نظم پوششی جامعه یعنی قوای انتظامی و حسبیه را نشانه گرفته و تا حد زیادی از کار انداخته است. در مطلبی که قبلا نگارنده به رشته تحریر در آورده است، نیم‌نگاهی به لزوم استفاده از رویکرد نرم و ایجابی بازاریابی اجتماعی در خصوص پدیده حجاب از سوی دولت داشت، اما با مروری بر رویکرد حداقلی و درجاهایی تقابلی دولت‌ها با امر حجاب- چرا که برخی مواضع و رفتارها هرچند به شکل مستقیم در تقابل با حجاب نیست اما در برآیند نهایی در پازل کمپین دشمن در ترویج فحشاء و بی‌بندو باری جایابی می‌شود-این نتیجه حاصل می‌شود که دولت‌ها در زمینه حجاب به حداقل‌ها پایبند باشند و در مقابل همین موارد از خود موضع نشان ندهند. در روزها و هفته‌های اخیر و با توجه به دغدغه بزرگان و علما و البته مواجه شدن با ایام گرم تابستان شاهد افزایش حضور یا حداقل بازنمایی رسانه‌ای مقابله با بی‌حجابی از سوی فراجا هستیم. این حرکت که با روزهای هفته عفاف و حجاب نیز توأم شده است در سر راه خود با یک کمپین دائمی به نام نه به حجاب اجباری مواجه شده است. مواجهه‌ای نامتقارن که یکی از نوع نرم است و دیگری از نوع نیمه سخت اگر نگوییم سخت!

آنچه برای دولت آقای رئیسی در این زمینه مهم است نوع مواجهه ناراست و معوج دو دولت قبل با این موضوع مهم و اثرگذار اجتماعی است. دولت سیزدهم که به دولت عدالت‌محور و مردمی نامبردار شده است و از سویی خود را صادق عنوان می‌کند خوب است چه با لنز اقبال عمومی و چه از جهت نصرت الهی در این مسیر ثبات قدم داشته باشد و به دور از نوع محاسبات اسلافش بدور از افراط و تفریط به اصلاح رویه‌های این نقطه و مأمن حجاب اجتماعی(پلیس امنیت اخلاقی) بپردازد و پس از این بهبود و اصلاح به سراغ لایه‌ها و گام‌های نرم‌تر و اقناعی بپردازد. در روزهای اخیر این دغدغه برای دلسوزان به وجود آمده است که نوع حرکت پلیس امنیت اخلاقی در این زمینه پرحجم اما کم‌دوام باشد و به تبع آن، راه‌های آتی نیز با سختی بیشتری همراه شود و به اصطلاح این نوع مواجهه دولت به نوعی نقض غرض بیانجامد.

نتیجه‌گیری

به متن این دو خبر دقت کنید:

۱- «سردار رضایی جانشین فرمانده ناجا با اشاره به  دغدغه مردم درخصوص عفاف و حجاب، گفت: نیروی انتظامی در رابطه با عفاف و حجاب، چهار طرح را برنامه ریزی و اجرا می‌کند که در طرح ناظر یک، با افرادی که در خودرو حجاب را رعایت نکرده، در طرح ناظر ۲ با افراد بدحجاب و بی حجاب در پاساژ‌ها و فروشگاه‌های بزرگ و همچنین در طرح ناظر ۳ و ۴ با افرادی که در تفرجگاه‌ها و پیاده رو‌ها و نیز فضای مجازی حجاب را رعایت نمی‌کنند، برخورد می‌شود.»(۱۰)

۲- جمعه ۱۰تیرماه همزمان با سالروز ازدواج امیرالمؤمنین علیه‌السلام و حضرت زهرا سلام‌الله علیها به عنوان یکی از الگوهای خانواده اسلامی، تجمع صیانت از امنیت خانواده و مطالبه گری از دستگاه‌های متولی حفظ حیا و عفاف و حریم خانواده در پیاده راه امیرکبیر اراک برگزار شد…! (۱۱)

هرچند هم در لایه تحقیقات و پژوهش‌ها و هم در لایه ترویج و بازاریابی پدیده حجاب در سال‌های بعد از انقلاب گام‌های متفاوت و زحمات متعددی صرف شده است اما دو نمونه بالا از مستمرترین اشکال این تلاش‌ها بوده است. در لایه دولتی گشت‌های امنیت اخلاقی و در لایه عمومی، تجمعات اعتراضی و مطالبه‌گرانه! بدون ارزیابی اثرگذاری این نوع مواجهات در موضوع حجاب، نفس عدم تغییر روش‌ها  و بقای تاکتیک‌ها خود به تنهایی بازگوکننده موقعیت و جایگاه ما در این مبارزات است.

نکته دوم آنکه آنگونه که از مرور دو دوره احمدی‌نژاد و روحانی دستگیرمان می‌شود، عرصه فرهنگ و در رأس آن سیاستگذاری و اجرا در زمینه حجاب و پوشش در عرصه اجتماعی یک از گریزگاه‌های دولت‌ها برای کاهش، کنترل و هدایت مطالبات اجتماعی بوده است. به عبارتی به واسطه بی‌هزینه (مادی) بودن این نوع وعده‌ها و مواضع در مقایسه با وعده‌های اقتصادی و سیاسی، شخصیت‌های سیاسی از حساب شارع مقدس برای پیشبرد امور و بازاریابی سیاسی خود خرج می‌کنند و با مواضع و بیانات مشعشع خود در زمینه احترام به آزادی(از نوع غربی) و ادای پوزیشن‌های روشنفکری در زمینه حفظ حریم خصوصی(عمومی) افراد به خصوص در هنگامه‌های رأی‌گیری و انتخابات، زمین بازی قدرت را دستکاری و برای خود منابع و امکانات دست و پا می‌کنند. در نتیجه شاید بتوان گفت بیماری پوشش در جامعه اسلامی ما، تا حدی به مشکلی برمی‌گردد که در سیستم انتخاباتی ایران جا خوش کرده است چرا که به واسطه نادیده‌گرفتن و بیان وعده‌هایی در جهت بی‌توجهی دولت به این وظیفه‌اش، بخش‌هایی از جامعه ترغیب می‌شوند که به نامزد مورد نظر در درجه اول رأی دهند و در درجه دوم با او همراهی نمایند. طبیعتا روی کارآمدن این افراد به خودی خود تبعات سخت و جبران‌ناپذیری در این زمینه به همراه خواهد داشت همانطور که در گذشته‌های نزدیک شاهدش بودیم!

مآخذ

  1. https://cpmstudy.ir/?p=5227
  2. نشست خبرگزاری تسنیم با خانم فرشته روح افزا و نعیمه اسلاملو با موضوع عفاف و حجاب، منتشر شده در تاریخ ۰۹/۰۴/۱۳۹۸ به آدرس: https://tn.ai/2042990
  3. سید محمد موسوی، روان‌شناس و عضو نظام روان‌شناسی استان ایلام در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا، منتشر شده در تاریخ ۰۶/۰۳/۱۳۹۷ به آدرس:https://www.isna.ir/news/97030602980/
  4. http://jaryaneahmadinejad.blogfa.com/post-47.aspx   
  5. https://www.isna.ir/news/95020100508/
  6. http://koushki.com/?p=1102
  7. http://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-130917
  8. خاطرات حسن روحانی، جلد اول، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸، صفحه ۵۷۱
  9. https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-56460   
  10. https://www.rouydad24.ir/000yAH
  11. https://www.dana.ir/1880084