ضرورت تنوع مکانیسم های تامین مالی پژوهش
ضرورت تنوع مکانیسم های تامین مالی پژوهش

یکی از راه های افزایش بهره وری طراحی مناسب و هدفمند سازوکارهای تامین مالی است. آنچه در مورد بودجه پژوهش کمتر مورد مقایسه و بررسی قرار می گیرد سازوکارهای تامین و تخصیص بودجه پژوهش است. بدون شک یکی از علل کاهش و یا افزایش بهره وری همین سازوکارها هستند.

حرف از بودجه پژوهش که به میان می‌آید اجمالاً همگی بر افزایش بودجه متفق القول اند. اکثر افراد نیز سهم بودجه پژوهشی کشورمان از تولید ناخالص داخلی را با همین نسبت در سایر کشور ها مقایسه می کنند. نتیجه این قیاس نیز از پیش روشن است.

قطعا میزان بودجه پژوهش اهمیت فراوانی دارد. اما اگر قرار است افزایشی رخ دهد(اگر چشم امیدی در شرایط فعلی به آن باشد) باید همراه با ارتقا و افزایش بهره وری باشد. بند ۲-۸ سیاست های کلی«علم و فناوری» نیز اشاره به همین موضوع دارد. مقام معظم رهبری مدظله‌العالی  در دیدار با اساتید دانشگاه در تیرماه ۱۳۹۴در این خصوص می فرمایند:

سهم بودجه‌ی پژوهش مهم است؛ چند سال است که بنده در همین جلسه و در جلسات دیگر و در دیدارهای خصوصی با مسئولین اجرائی کشور، روی این مسئله تکیه کرده‌ام، متأسفانه اطّلاعاتی که به من می‌دهند و گزارشی که به من می‌دهند، نشان می‌دهد که نه، این حرف‌های ما مثل نصیحت است؛ نصیحتی که مثلاً یک نفر منبر می‌رود و یک نصیحتی می‌کند؛ با این چشم نگاه شده؛ این‌جور نیست؛ باید سعی بشود. حالا در چشم‌انداز، ۴ درصد از ]تولید ناخالص داخلی[ را برای پژوهش در نظر گرفتند؛ ما حالا آن‌قدر همّتمان برای این در کوتاه‌مدّت، بلند نیست؛ امّا همان ۵/۱ درصد یا ۲ درصدی که ممکن است و صحبت است، باید انجام بگیرد؛ هنوز بودجه‌هایی که وجود دارد برای پژوهش، بحث چند صدم درصد است؛ یکی این مسئله است؛ یکی هم صَرف درست و برنامه‌ریزی‌شده‌ی منابع مالی پژوهش؛ باید درست صرف بشود و درست در جای خود قرار بگیرد.

یکی از راه های افزایش بهره وری طراحی مناسب و هدفمند سازوکار های تامین مالی است. آنچه در مورد بودجه پژوهش کمتر مورد مقایسه و بررسی قرار می گیرد سازوکارهای تامین و تخصیص بودجه پژوهش است. بدون شک یکی از علل کاهش و یا افزایش بهره وری همین سازوکارها هستند. این ساز وکارها ظرفیت ها و محدودیت هایی را به همراه دارد. در این سازوکار ها مشخص می شود، چه کس و یا کسانی؟ چه مقدار را؟ بر اساس چه معیارهایی؟ با چه میزان ریسک پذیری؟ به چه کس و یا کسانی؟ در چه افق زمانی؟ با چه رویه های نظارتی؟ و چه میزان انعطاف در هزینه کرد و در استاندارد ها اعطا می کنند.

پاسخ های متفاوت به این سوالات می تواند سازوکارهای مختلفی را رقم بزند. به عنوان مثال جوایزی که توسط موسسات، بنیاد های خصوص و دولتی اعطا می شوند کارکرد بسیار متفاوتی نسبت به گرنت ها دارند. عموما در هزینه کردن جوایز دست پژوهشگر باز است لیکن در گرنت ها عموما انعطاف کمتری وجود دارد. جوایز افق زمانی بلند تری دارند در حالی گرنت ها معمولا به بازه های زمانی کمتری اختصاص می یابند. جوایز عموما بر اساس میزان شایستگی ها به افراد اعطا می شود. در حالی که گرنت های پروژه محور بر اساس شایستگی های گذشته و کیفیت طرح نامه پژوهشی -که در یک فرآیند مرور همتا سنجیده می شود- اعطا می گردند.

این تفاوت ها(ظرفیت ها و محدودیت های سازوکارهای مختلف تامین مالی) زمانی معنای بیشتری پیدا می کنند که در برابر ویژگی های شناختی پژوهش قرار می گیرند. در سوی دیگر قصه پرغصه بودجه پژوهش، پژوهشگرانی قرار دارند که درگیر پژوهش های مختلف با ویژگی های متفاوتی هستند. برخی از پژوهش ها افق زمانی بلندتری دارند و زمان بیشتری را طلب می کنند. درحالی که برخی دیگر از تحقیقات کوتاه مدت تر هستند. تعدادی از پژوهش ها ریسک بالایی دارند و برخی دیگر در شرایط مطمئن تری صورت می پذیرند. تعداد محدودی از پژوهش ها در پی سنت شکنی اند و از استاندارد های موجود فراتر می روند و برخی دیگر تماما در چارچوب ها و سنت های حاکم جای می گیرند. لذا تفاوت های شناختی جدی بین پژوهش ها وجود دارد.

گاها برای راه افتادن جریان پژوهش در حوزه-رشته و موضوع یا موضوعاتی خاص تنها انجام پژوهش کافی نیست. گاهی اوقات باید شبکه ای از پژوهشگران را ایجاد کرد؛ بعضا باید پایگاه داده ای تاسیس کرد که خود ممکن است سال ها زمان ببرد. این دسته از اقدامات اجتناب ناپذیرند و طبیعتا به بودجه های پژوهشی نیاز دارند. به نظر می رسد سازوکار تامین مالی برای تحقق این نوع از نیازها باید تفاوت هایی با سایر سازوکارها داشته باشد. به عنوان مثال در هزینه کرد منعطف تر بوده و افق زمانی بلند تری را در نظر داشته باشد. طبیعتا اگر سازوکار تامین و تخصیص بودجه برای چنین اقدامات و یا به اصطلاح پژوهش هایی با ویژگی ها شناختی پژوهش سازگار و منطبق نباشد اهداف موردنظر پروژه پژوهشی در کم و کیف مطلوبی محقق نخواهند شد. لذا تناسب ظرفیت ها و محدودیت های سازوکارهای تامین مالی با ویژگی های شناختی پژوهشی می تواند کارایی و اثر بخشی را افزایش دهد.