این حادثه قطعاً انتقام محض است اما نه از جانب جمهوری اسلامی بلکه از جانب پروردگار و حامی آن که از هر کدخدای بیخیری مقتدرتر و باعظمتتر است و چه زیبا در قرآن کریم فرموده است: «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین».
عملیات فروغ جاویدان بزرگترین همکاری سازمان مجاهدین خلق با رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران بود که طی آن منافقین با بهرهگیری از فضای ایجاد شده پس از پذیرش قطعنامه از سوی ایران، با حمایت لجستیک رژیم بعث عراق، عملیاتی گسترده با شعار «از مهران تا تهران» و با هدف تصرف برخی استانهای غربی ایران و در نهایت رسیدن به پایتخت و تصرف تهران را طرحریزی نمودند که علیرغم پیشروی گسترده اولیه، با هوشیاری مردم و رشادت رزمندگان اسلام خصوصاً شهید بزرگوار صیاد شیرازی مانع از دستیابی آنان به اهدافشان شد. سنگینی این شکست به حدی بود که سازمان را درگیر اعتراضات داخلی کرده و در آستانه ورشکستگی سیاسی و نظامی قرار داد.
یکی از اعضای جدا شده از سازمان در خصوص وضعیت اعضا در آن شرایط میگوید: «صدای انتقاد از همه جا بلند شده بود. لبه تیز حملات متوجه رجوی بود اما بچهها جرئت اعتراض علنی و نام بردن صریح از اورا نداشتند. رجوی ابتدا عملیات فروغ را بیمهنامه معرفی کرد تا بدین وسیله غم بچهها را قدری تخفیف دهد و دل آنها را خوش کند». [۱] سازمان، برای جلوگیری از شورش اعضا یا خروج آنها از اردوگاه اشرف، پس از تنبیههای درون سازمانی مانند تنزل رتبه، در صورت اصرار افراد معترض بر تصمیم خود، آنها را در زندانهای داخل اشرف یا زندانهای صدام، محبوس میکرد. [۲]
شکست در حیطههای نظامی و ایدئولوژیک، در کنار نفرت عمیق مردم ایران و عراق از آن ماهیت سازمان، چالشهای مهمی بود که با حمله آمریکا به عراق و سرنگونی صدام به عنوان اصلیترین حامی منافقین، ابعاد جدیدی به خود گرفت. رهبران سازمان مجاهدین خلق که تنها هدف خود را مبارزه با جمهوری اسلامی میدانستند -و به اهداف بنیانگذران آن همچون مقابله با امپریالیسم پایبند نبودند- اینبار تداوم حیات خود را در آن دیدند که در ماجرای حمله آمریکا به عراق، به یکباره از حمایت حامی دیرین خود، صدام حسین خودداری کرده و با اثبات فرمانپذیری خود از ایالات متحده، به تحتالحمایگی شیطان بزرگ درآیند. آمریکا هم که مجاهدین خلق را به عنوان یک نیروی مؤثر در جهت مقابله با جمهوری اسلامی میدید، با کمک سرمایه سعودی و حمایتهای سیاسی فرانسه، مشروط به تحقق برخی تغییرات مدنظر برای تغییر تصویر این گروهک، پشتیبانی اطلاعاتی و مالی لازم برای احیای این مجاهدین خلق را از این گروه به عمل آورد تا در موقعیتهای مختلف در راستای ضربه زدن به جمهوری اسلامی از آن استفاده کند.
سازمان مجاهدین که دیگر تبدیل به بازوی عملیاتی آمریکا علیه ایران شده بود و رؤیای رهبری اپوزوسیون خارجنشین را در سر میپروراند، تمامی تجهیزات و نیروی انسانی خود را تحت امر آمریکا قرار داد و با حمایتها و رایزنیهای گسترده این کشور، علیرغم اخراج از عراق و مخالفت بسیاری از کشورها با پذیرش پناهندگی اعضای سازمان، توانست با تطمیع کشور آلبانی، آن کشور را متقاعد به پذیرش اعضای منافقین و در اختیار قرار دادن پایگاه اشرف ۳ به آنان نماید.
به نظر میرسد مهمترین مأموریت محول شده به سازمان مجاهدین خلق در دوره جدید، ایجاد ناآرامی در داخل ایران است که زمینهسازی آن با فعالیت گسترده سازمان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در جهت گسترش یأس و نارضایتی در جامعه و ایجاد شکاف میان مردم و حکومت فراهم میشود. اما محصول عینی این فعالیت در حوزه جنگ نرم، با سوار شدن بر اعتراضات مردمی در حوزههای مختلف بخصوص بهرهگیری از نارضایتیهای اقتصادی مردمی صورت میگیرد و لیدرهای وابسته به سازمان با تبدیل اعتراضات مردمی به آشوبهای خیابانی در مقاطع حساس، در تلاشند تا گام به گام کشور را به سوی درگیریهای گسترده خیابانی و در نهایت، جنگ داخلی سوق دهند.
مریم رجوی در اجلاس سالانه منافقین در پاریس در سال ۲۰۱۷، به نقش جدی گروهک متبوع خود در فتنه ۸۸ به ویژه در شعارسازیها اعتراف کرده و تغییر شعارها از «رأی من کو؟» به «ضدیت با ولایت فقیه» را از دستاوردهای سازمان میداند. [۳] علیرغم پاسخ کوبنده و محکم مردم در ۹ دی ۸۸ به فتنهگران، منافقین و حامیان آنها، مجاهدین خلق با پولهای عربستان و کمکهای آمریکا پایگاه خود در آلبانی را از نظر امکانات مختلف خصوصاً تجهیزات سایبری تقویت کرده و مترصد فرصتی برای ضربه زدن به نظام و مردم ایران بود.
دیماه ۹۶ و شروع اعتراضات به حق اقتصادی مردم، فرصتی بود برای عرض اندام منافقین و ایجاد اغتشاشات گسترده در شهرهای مختلف ایران که خسارتهای جانی و مالی زیادی را بر جمهوری اسلامی وارد کرد. فضای ملتهب اقتصادی بوجود آمده بر اثر اعمال تحریمهای ظالمانه آمریکا در سال ۹۷ نیز فرصت دیگری برای فعالیت سازمان در فضای مجازی و همچنین حضور میدانی آنها فراهم کرد اما همچنان تدبیر رهبری و حمایت مردم از نظام و انقلاب موجب نقش برآب شدن نقشههای آنان و سرکوب رؤیای حضورشان در ایران شد که از سوی سناتور آمریکایی به آنها وعده داده شده بود. [۴]
سیاستهای امیدزُدای دولت و بیتدبیری در اجرای طرح سهمیهبندی بنزین در سال ۹۸ که موجب اعتراضات مردمی به آن شد، فرصت دیگری برای منافقین جهت ساماندهی میلیشیای مجازی و حقیقی برای ایجاد دودستگی و ناآرامی در ایران و ضربه زدن به وحدت ملی بود. سازمان مجاهدین بار دیگر از ضعف دولت در متقاعد و همراهسازی افکار عمومی جامعه استفاده کرده و ضمن محروم کردن مردم از اعتراضات بهحق و مسالمتآمیز، عیانتر از گذشته و خشنتر از همیشه وارد میدان شد و با نیروهای آموزش دیده خود، در مدت کوتاهی، خسارات جانی و مالی زیادی بر مردم تحمیل کرد تا نسبت دادن قتلهای صورت گرفته به جمهوری اسلامی، آتش خشم مردم را بیش از پیش شعلهور نماید.
شدت تخریب اموال عمومی و کشتار افراد بیگناه، در این دوره از آشوبها در مقایسه با اغتشاشات دی ماه ۹۶، نشان دهنده ورود گستردهتر نیروهایی تعلیمدیده و سازمانیافته برای اجرای نقشهای از پیش طراحی شده داشت. هرچند تصور دشمنان این بود که با رد مصوبه سران قوا از سوی مجلس شورای اسلامی و ایجاد چنددستگی میان مسئولان کشور و پیوستن جریانهای انقلابی معترض به عملکرد دولت به جریان اعتراضات مردمی، فضا برای درگیریهای گستردهتر فراهم شود که با تدبیر رهبر معظم انقلاب در حمایت از مصوبه سران قوا و دعوت از مردم به جدا کردن صف خود از اغتشاشگران، از ایجاد دوقطبی در جامعه پیشگیری شد و طراحان آشوبها پس از مواجه شدن با عدم همراهی مردم، تلاش کردند با افزایش حجم تخریبها و کشتار مردم عادی، به بخشی از اهداف خود دست یابند. البته این بار نیز حضور مردمی که به اعتقاد حضرت روحالله رحمهاللهعلیه «بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله صلیاللهعلیهوآله و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیهما میباشند» [۵] مانع از تحقق اهداف دشمنان انقلاب اسلامی شد.
در حالیکه منافقین، سرمست از اقدامات خود در ناآرام کردن چند روزه ایران بودند، زلزلهای مهیب در کانون یک تا پنج کیلومتری مقر منافقین در آلبانی، آسیبهای فراوانی به پایگاه اشرف ۳ وارد کرد. هرچند سیاستهای امنیتی و سانسور شدید این خبر از سوی رسانههای غربی، میزان خسارات وارد آمده به پایگاه و نیروی انسانی سازمان مجاهدین را در هالهای از ابهام قرار داده است، اما از کنار هم قرار دادن گزارههایی همچون «مرگبارترین زلزله تاریخ آلبانی»، «مرگبارترین زلزله جهان در سال ۲۰۱۹»، فاصله یک تا پنج کیلومتری کانون زلزله تا اشرف ۳ و اظهارات ناظرین عینی واقعه، شدت خسارات وارده بر نیروی انسانی و بخصوص تجهیزات پیشرفته سایبری مجاهدین خلق قابل پیشبینی است.
زلزلهای که همچون شنهای طبس، به عنوان مأمور الهی، منافقین را چنان مبهوت ساخت که این زلزله را کار ایران میدانند. بسیاری از منافقین همچنان حیرانند و با توجه به فاصله زمانی اندک میان این واقعه و اقدامات آنان برای ایجاد و تشدید ناآرامیها در ایران معتقدند این حادثه یک «انتقام محض» است. [۶] این حادثه قطعاً انتقام محض است اما نه از جانب جمهوری اسلامی بلکه از جانب پروردگار و حامی آن که از هر کدخدای بیخیری مقتدرتر و باعظمتتر است و چه زیبا در قرآن کریم فرموده است: «…ومکروا و مکر الله و الله خیرالماکرین». [۷]
——————————————————————————————
[۱] شمس حائری، ارتجاع مغلوب… ، صفحه ۹۸
[۲] علیاکبر راستگو، مجاهدین خلق در آیینه تاریخ، صفحه ۲۵۹
[۳] فیلم سخنرانی مریم رجوی در اجلاس سازمان مجاهدین در سال ۲۰۱۷ در پاریس، به نقل از سایت افشاگری.
[۴] سناتور جان مککین در دیدار با مریم رجوی در سال ۲۰۱۷م.
[۵] صحیفه امام، جلد ۲۱، صفحه ۴۱۰
[۶] https://balkanspost.com/article/854/earthquake-destroys-pmoi-ncr-base-albania
[۷] سوره مبارکه آل عمران آیه ۵۴