نامه‌هایی به کووید۱۹
نامه‌هایی به کووید۱۹

مسابقه‌ی جهانی نامه‌نگاری به ویروس کووید19 برگزار شد و نامه‌های مختلفی از سراسر جهان به دبیرخانه‌ی مسابقات واصل گردید. نمونه‌هایی از این نامه‌ها در اختیار رسانه‌ها قرار گرفته است که به مرور آن‌ها می‌پردازیم. لازم به ذکر است نویسندگان برخی از این نامه‌ها، در حال حاضر در قید حیات نیستند و همین امر بر جذابیت این مسابقه افزوده است.

نامه­‌ی چهارم)

از: کووید۱۹

به: کووید۱۹

دیدم فضا مهیاست و چه حالی می‌­دهد که یک ویروس هم برای خودش نامه بنویسد، لذا دست‌به‌قلم شدم یا به عبارت دقیق‌­تر تاج به قلم شدم و برای خودم نامه نوشتم. راستش را که بخواهید از خودم خسته شده‌­ام. گاهی به خودم می‌­گویم بس است دیگر، کُشت­‌وکشتار هم حدی دارد. می­‌خواهم برگردم به سرزمین خودم، یعنی تصمیم گرفته‌­ام بروم ولی نمی‌­دانم چرا کسی تکلیف من را روشن نمی­‌کند. یکی همان روزهای اول گفت که باید از شنبه بروم، من از قاطعیتش خوشم آمده بود و تصمیم گرفته بودم بروم و چمدانم را بستم که یک‌­دفعه یکی دیگرشان گفت، کرونا حالا حالاها هست؛ من هم چمدانم را گذاشتم زمین. آن یکی گفت که تا بعد از تعطیلات نوروز، تکلیف کرونا یکسره می‌شود. من هم نوروز را در خدمت مردم بودم و قصد داشتم بعد از نوروز برگردم به سرزمین ویروس­‌ها، به‌ ­ویژه اینکه نوروز امسال چندان حالی هم نداد. نوروز بدون روبوسی که آخرش نمی‌­دانی دو بار بوس کنی یا سه بار که حال نمی‌­دهد، می‌­دهد؟! نه چهارشنبه سوزی داشتیم و نه سیزده‌بدر… دست روی دلم نذارید که خون است… خلاصه گفتیم که بعد نوروز، جول و پلاسمان را جمع می­‌کنیم و راه می­‌افتیم که یک­‌دفعه مسئولین دلسوز اعلام کردند موج دوم کرونا در راه است. برای خودم هم جذاب شد ببینم موج دوم ما چه­ جوری است. موج دوم آمد و رفت که البته من چیز عجیبی ندیدم همین خواهر و برادرهایم بودند که آمده بودند سری به من بزنند…

راستی جذاب‌­ترین قسمت داستان این بود که بعد از یک مدتی، اعلام شد که این ویروس، یعنی من، هوشمند هم هستم و به همین خاطر، هنوز پزشکان و دانشمندان (و شاید هم مسئولین) نتوانسته­‌اند رفتار من را شناسایی کنند. خوشم آمد از این خلاقیتشان! یعنی چون نتوانسته بودند من را شناسایی کنند می­‌گفتند من هوشمند هستم! خب، دانشمندان محترم، مسئولین عزیز و سخنگویان ارجمند، مگر من موش هستم که شما برایم تله بگذارید و من داخلش بیفتم! من ویروس هستم، یک ویروس جدید، هوشمند هم نیستم؛ بروید کمی مطالعه کنید بلکه من هم خودم را بشناسم. یکی گفت پدر و مادرم خفاش بوده، آن یکی گفت آزمایشگاهی هستم، یکی دیگرشان گفت بچه‌­ی سرراهی است… خلاصه بی‌­هویتی بد دردی است…

از همه­‌ی این چیزها که بگذریم اگر برگردم به سرزمین ویروس‌­ها، چقدر خاطره دارم. یک سامانه‌­ای بود به اسم شاد که چیز باحالی بود تا چیزهایی مثل ماسک مامان‌­دوز، بگذریم…

راستی با موجود عجیبی هم آشنا شده­‌ام اسمش «مسئول» است. به این نتیجه رسیده­‌ام که ما ویروس‌­ها از نظر خرابکاری حتی انگشت کوچک برخی از این مسئولین هم نمی‌­شویم. اگر می­‌دانستم این آدمیزاد بیچاره، این‌قدر بدبختی دارد و گرفتار مسئولین است، به ریش پدرم ببخشید به تاج‌­های پدرم کووید۱۸ می‌­خندیدم که وارد زندگی این مردم بدبخت بشوم. الآن که درست فکر می­‌کنم احساسم این است که اسم ما ویروس­‌ها بد دررفته است. مگر من، کرونا، چه‌کاری می­‌توانستم انجام بدهم که این­‌قدر مردم را عصبی و بدبخت و بیچاره کنم؟ به عقل من که هیچ، به عقل کنوانسیون جهانی ویروس­‌ها هم نمی‌رسید که یک‌شبه، بنزین را آن­‌طور گران کنم، هرچند برخی از مسئولین، مسئول ارشدشان را هم سر کار می­‌گذارند و او هم همان جمعه فهمیده بود که بنزین گران شده است. یا مثلاً با چه لطایف­‌الحیلی (این اصطلاح را از آدم­‌ها یاد گرفته‌­ام، چیز جالبی است!) بورس را به مردم انداختند (یعنی غالب کردند!) یا مثلاً قیمت دلار به‌یک‌باره این­قدر بالا رفت… چیز جدید دیگری که یاد گرفته‌­ام و آن هم به ­نوعی یک اسم رمز است، این است که یک مسئولی اعلام کند «همه چیز تحت کنترل است» یا بدتر از آن، این است که بگوید «مردم، اصلاً نگران نباشید»؛ این یعنی مردم، بدبخت شدید رفت. خلاصه دنیای آدم­‌ها دنیای پیچیده‌ای است هر چیزی که توسط مسئولین گفته شود مردم خلافش عمل می‌­کنند…

ها، یک نکته­‌ی جالب ­توجه اینکه ایرانی‌­ها یک چیزهای جدیدی هم دارند که از ما ویروس‌­ها بسیار خطرناک‌تر است، اسمشان «سلطان» است. مثلاً یک چیزهایی دارند به اسم سلطان دلار، سلطان قیر، سلطان سکه، سلطان پراید، سلطان کره و پنیر و…، وقتی هر یک از این سلطان­‌ها پیدا شوند، گفته می‌­شود مشکل حل خواهد شد ولی وای به حال مردم اگر که همان سلطان بمیرد، یعنی اگر آن سلطان اعدام شود؛ قیمت آن کالا چند برابر می­‌شود … خلاصه هر وقت مردم اسم سلطان می‌­شنوند تن­ و بدنشان می­‌لرزد، راستی همه جور سلطانی هم پیدا می‌­شود. یعنی اگر فردا شنیدید سلطان خلال دندان یا سلطان گوش پاک­‌کن اصلاً تعجب نکنید، سلطان یک اسم رمز است برای گران شدن آن کالا. موجودات عجیب‌وغریب دیگری هم هست همچون «زمین­‌خوار»، «کوه­‌خوار»، «دریاخوار» و… بگذریم چیزهای عجیبی هستند…

بگذریم، دلم برای خودم می‌­سوزد، کارها و خدماتی که من برای این مردم انجام دادم ده­‌ها سال خودشان نتوانسته بودند حلش کنند. بی­‌خیال چند دقیقه­‌ی دیگر جلسه­‌ی ستاد مبارزه با کرونا، یعنی مبارزه با من، برگزار می‌­شود. بروم ببینم بالأخره تکلیف من روشن شد یا نه…

 

امضا: کووید۱۹ با نام مستعار کرونا

 

پ.ن:

دبیرخانه‌­ی نامه­‌هایی به کووید۱۹، اعلام کرده است همچنان فرصت ارسال نامه­‌هایی به دبیرخانه وجود دارد و با توجه به استقبال گسترده­ی مردم از این دوره، فراخوان­‌هایی برای نگارش نامه به کووید۲۰ هم به‌زودی اعلام خواهد شد.