نگهبانی از شورای نگهبان
نگهبانی از شورای نگهبان

پس از چهل سال از تاسیس شورای نگهبان، به نظر می‌رسد، امامین انقلاب به رسالت خود در تحکیم، تقویت و اصلاح شورای نگهبان به خوبی عمل کرده‌اند. با این حال به نظر می‌رسد، شورای نگهبان با تصویر مطلوب و مورد انتظار امامین انقلاب همچنان فاصله دارد.بنابراین لازم است شورا بیشتر از آنکه به دنبال تبیین وظایف قانونی یا بازگویی تاییدات امامین انقلاب از اساس و وظایف خود باشد، به ساخت درونی و تقویت بنیانهای نظارتی و قانونی اش بیندیشد و ارشادات و انذارهای امامین انقلاب را بیشتر مورد توجه قرار دهد و برای ساخت تصویر مطلوب آنها، به میدان بیاید.

شورای نگهبان قانون اساسی به عنوان نهادی برآمده از انقلاب اسلامی ایران، نقشی بی همتا در نظام جمهوری اسلامی ایفا می‌کند. از سویی پاسدار اسلام و قانون اساسی در قوانین مصوب است و از سویی سلامت مهمترین رکن جمهوریت نظام یعنی انتخابات را پاسبانی و تضمین می‌کند. این دو عنصر مهم، شورای نگهبان را به پاسدار جمهوریت و اسلامیت نظام تبدیل می‌کند که در نگاه معمار کبیر انقلاب اسلامی نهادی با وظیفه-ای مقدس است و در بیان رهبر انقلاب عماد ملت و دین و مایه اطمینان و سکینه قلوب مومنین است. یکی از مهمترین جلوه‌های ادای وظیفه مقدس این نهاد و اطمینان بخشی آن، وظیفه خطیر و حیاتی، نظارت بر انتخابات است. مطابق اصل ۹۹ قانون اساسی، شورای نگهبان نهاد ناظر بر انتخابات در جمهوری اسلامی است و مطابق تفسیر شورای نگهبان از این اصل، این نظارت از نوع استصوابی است.
تحقق نظارت استصوابی، یقینا با دست خالی و بدون پشتوانه و ابزار لازم ممکن نخواهد بود. شاید مهمترین نیاز شورای نگهبان در ادای این وظیفه مهم، همانند نیاز یک داور بازی فوتبال یا قاضی دادگاه به حمایت از سوی نهادهای بالاتر و موازی، پشتیبانی و حمایت جدی مجموعه حاکمیت به ویژه رهبری است. اهتمام ویژه امامین انقلاب همواره بر آن بوده است تا تصویر مطلوب و مورد انتظار از شورای نگهبان را جا انداخته تا بیش از آنکه شورا نیازمند ابزارهای قانونی و تنظیمی برای نظارت بر انتخابات باشد، از هیبت و تصویر خود برای پاسداری از جمهوریت نظام بهره ببرد. تصویر مطلوب امامین انقلاب از شورای نگهبان در عباراتی کوتاه و پرتکرار در خلال بیانات ایشان قابل رصد است. مهمترین شاخصه‌های این تصویر در کلام دو بزرگوار، امانت، اقتدار، عدالت و قانون‌مداری است. برای تحقق این تصویر، امامین انقلاب دو راهبرد اصلی را برگزیدند؛ نخست اعتبار بخشی حداکثری به شورای نگهبان و پرهیز دادن دیگر افراد و نهادها از آسیب زدن به اعتبار این نهاد. و دوم، تقویت درونی و محتوایی این نهاد از طریق ارائه طریق، موعظه، توصیه و تذکر به اعضاء شورا.
در راهبرد اول، امام راحل عظیم الشأن و رهبر معظم انقلاب اسلامی، همواره تلاش کرده‌اند جایگاه و رسالت مهم شورای نگهبان را با بلیغ‌ترین و قوی‌ترین عبارات مورد تایید قرار داده و آسیب به تصویر، جایگاه و وظیفه شورای نگهبان را با تندترین و شدیدترین عبارتها و عتابها، نهی کنند. هر دو بزرگوار، بارها این مهم را متذکر شده‌اند که حتی در فرض درست بودن اعتراض به شورای نگهبان، کسی حق تعرض و بی اعتبار کردن این نهاد را ندارد و یک تصمیم یا رفتار نادرست نباید مستمسکی برای خدشه زدن به اعتبار شورای نگهبان قرار بگیرد. این تقویت و تأیید، محدود به سخنرانی‌ها و بیانات امامین انقلاب نبوده است و در بزنگاه‌های مهم و تاریخی انقلاب از جمله در انتخابات مجلس دوم یا ریاست جمهوری دهم، ولی فقیه زمان، با تمام توان به حراست از این نهاد برآمده است.

برای راهبرد دوم، امامین انقلاب از روز نخست تأسیس شورا تا کنون تلاش کرده‌اند با تبیین اهمیت وظایف و مخاطرات در مسیر، اعضاء شورای نگهبان را نسبت به رسالت و مسئولیت خود آگاه و روشن کنند. رهبر معظم انقلاب اسلامی، در نخستین روزهای رهبری خود، در دیدار با اعضاء شورای نگهبان، فقدان اخلاص و استمداد از خدا را سبب تضعیف هویتی و درونی شورای نگهبان برمیشمرند؛ «اگر خدای نکرده روزی شورای نگهبان تضعیف بشود -چه تضعیف حیثیتی و چه تضعیف هویتی و درونی- مطمئناً ضربه‌ی جبران‌ناپذیری به انقلاب خواهد خورد. این نقطه که نمایشگر صحت و اتقان تصمیم‌گیری در نظام اسلامی است، تأثیر فوق‌العاده و تعیین‌کننده‌ای در حرکت نظام دارد و جز با اخلاص و استمداد از پروردگار و طلب هدایت از او، هیچ کار نمی‌شود کرد.»
از این جهت، یکی از تکالیف مهم اعضاء شورای نگهبان، تقویت درونی این نهاد و تنزیه آن از گزندها و آسیبهای محتمل است. امام خمینی (ره) نیز در بخشی از بیانات خود خطاب به اعضاء شورای نگهبان، با بیان اهمیت رفتار اعضاء شورای نگهبان در حفظ و تقویت این نهاد، می‌فرمایند: «من با نهاد شورای نگهبان صددرصد موافقم و عقیده‌ام هست که باید‏‎ ‎‏قوی و همیشگی باشد، ولی حفظ شورا مقداری به دست خود شماست. برخورد شما‏‎ ‎‏باید به صورتی باشد که در آینده هم به این شورا صدمه نخورد… رفتار شما باید به صورتی باشد که انتزاع نشود که شما در مقابل مجلس و‏‎ ‎‏دولت ایستاده اید… شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و‏‎ ‎‏جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این می‌شود که شورای نگهبان تضعیف شود.» ایشانحتی نسبت ناروای یکی از اعضاء شورای نگهبان در یک سخنرانی، به یکی از نمایندگان مجلس وقت را تحمل نکرده و در نامه‌ای عتاب آمیز اما پدرانه، این نوع خطاها را منجر به وهن شورای نگهبان برمی‌شمرند؛ «گاهی دیده می‌شود که بعضی از آقایان محترم در مسائلی وارد می‌شوند که‏‎ ‎‏موجب وهن شورای نگهبان است. فقهای محترم باید توجه داشته باشند که نباید در‏‎ ‎‏مسائلی که مورد درگیری هست وارد شوند. از باب مثال در شأن شورای نگهبان و حتی‏‎ ‎‏خود حضرت آقای … نیست که به افراد مختلف تندی کند. اینکه دیگر روشن است‏‎ ‎‏که روی منبر و یا هر کجا حرام است به مسلمانی نسبت کمونیستی داد. بر فرض که ایشان‏‎ ‎‏بگوید من نسبت ندادم ولی این را که معترفند که گفته‌اند: «می گویند، آقای …‏‎ ‎‏کمونیست است.» این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است، آن‏‎ ‎‏هم به مسلمانی که نماینده مردم تهران است، شرعاً چه صورتی دارد؟!… آیا شخصی که می‌آید نزد فقهای شورای نگهبان و می‌گوید: اگر گناهی هم کرده‌ام‏‎ ‎‏توبه می‌کنم، راه درستی را رفته است یا کسی که روی منبر این توبه را به عنوان ضعف‏‎ ‎‏یک نماینده نقل می‌کند؟! بحث بر سر خوبی و بدی نمایندگان و سایر افراد نیست، بحث‏‎ ‎‏بر سر راه گناه و کج رفتن است… باید سعی شود آقایان به عنوان منبری پرخاشگویی که تا این مرحله حاضر است‏‎ ‎‏پیش رود، معرفی نشوند.‏ شما نگویید، آنها به ما بد می‌گویند و ما با این صحبتها جواب آنها را می دهیم. آنها که‏‎ ‎‏به شما بد می گویند، پست مقدس شورای نگهبان را ندارند. شما در مکانی نشسته اید که‏‎ ‎‏باید خیلی از مسائل را با سکوت و وزانت خویش حل کنید.» تعابیر امام در این نامه به خوبی نشان می دهد اولا جایگاه شورای نگهبان جایگاه انصاف و تقواست، پس از اتهام زنی و نسبت دروغ باید مبرا باشد؛ ثانیا تندی کردن نسبت به افراد در منبرها و پرخاشگری و به تعبیر ساده تر حاشیه سازی شأن اعضاء شورای نگهبان نیست؛ ثالثا عضویت در شورای نگهبان پست مقدسی است و لوازمی دارد که باید از آن پاسداری نمود؛ مهمتر از همه آنکه اقتضاء جایگاه شورای نگهبان آن است که بسیاری از مسائل را با سکوت و وزانت حل کند. این تعبیر آخری بیشتر از هر عبارت دیگر امام راحل عظیم الشأن، از موقعیت و جایگاه رفیع شورای نگهبان پرده بر می دارد. جایگاهی که شاید نزدیکترین جایگاه حکومت اسلامی به ولی فقیه و امام جامعه باشد.

اکنون و پس از چهل سال از تاسیس شورای نگهبان، به نظر می رسد، امامین انقلاب به رسالت خود در تحکیم، تقویت و اصلاح شورای نگهبان به خوبی عمل کرده اند. با این حال به نظر می رسد، شورای نگهبان با تصویر مطلوب و مورد انتظار امامین انقلاب همچنان فاصله دارد. بر اساس آنچه گفته شد، به نظر می رسد این فاصله معلول دو علت است؛ یکی عمل نکردن دیگر نهادها به وظیفه شرعی و قانونی خود در تقویت شورای نگهبان که گاهی حتی به تضعیف و حتی تخریب شورای نگهبان نیز انجامیده است و دیگری عدم اهتمام جدی اعضاء شورای نگهبان نسبت به پاسداری از وظیفه و جایگاه مقدس خود.
ضمن گرامیداشت آغاز پنجمین دهه حیات نهاد شورای نگهبان قانون اساسی به نظر می رسد، شورا بیشتر از آنکه به دنبال تبیین وظایف قانونی یا بازگویی تاییدات امامین انقلاب از اساس و وظایف خود باشد، باید به ساخت درونی و تقویت بنیانهای نظارتی و قانونی اش بیندیشد. انذارهای علنی و نهانی امامین انقلاب را بیشتر مور توجه قرار دهد و برای ساخت تصویر مطلوب آنها، به میدان بیاید.

 

منتشرشده در فرهیختگان