بازی با «جمهوریت»
بازی با «جمهوریت»

امروز اگر عده­‌ای از مردم گله­‌مند هستند به دلیل بی­‌عملی­، بدعملی­ و سوء تدبیر مسؤولان است وگرنه مردم ایران نشان داده­‌اند که خواستار حاکمیت ارزش­‌های اسلامی هستند و از این امر سر سوزنی کوتاه نخواهند آمد.

زمانی که جنگ صفین به پا شد، معاویه به نیرنگی شوم متوسل شد. او در مقابل قرآن ناطق، پاره­‌هایی از مصحف شریف را به نیزه کرد و به این وسیله حکمیت را بر علی علیه‌السلام تحمیل نمود و توانست جنگی را که در آن مغلوب شده بود را به نفع خود تمام کند. بعدها، زمانی که آن حضرت به این بهانه، مورد اعتراض خوارج قرار گرفت، در پاسخ به آن‌­ها فرمود: «ما افراد را داور قرار ندادیم؛ بلکه تنها قرآن را به حکمیت انتخاب کردیم. این قرآن، خطی است نوشته شده که میان دو جلد پنهان است، زبان ندارد تا سخن بگوید و نیازمند کسی است که آن را ترجمه کند و همانا انسان­‌ها می‌­توانند از آن سخن بگویند … به خدا سوگند اگر حکمیت را پذیرفتم، به این کار سزاوار پیروی بودم؛ زیرا قرآن با من است و از آن هنگام که یار قرآن گشتم، از آن جدا نشدم.»[۱]

هدف از ذکر این ماجرای تاریخی، تنظیر افراد و جریان­‌ها نیست؛ بلکه عبرت گرفتن از تاریخ مد نظر است. انقلاب اسلامی ایران در طول حیات ۴۲ ساله خود بارها و بارها از این نیرنگ‌­ها و قرآن به سر نیزه کردن‌­ها تجربه کرده است. مسأله «جمهوریت» از جمله این موارد است که از قضا بیشتر در دوران انتخابات خودنمایی کرده و در برخی مقاطع حتی به اسم رمز علمیات فتنه نیز تبدیل شده است. عده‌­ای که خود را به دروغ قیّم ملت فرض کرده‌­اند، از جانب آن­‌ها و به کام خودشان فریاد جمهوریت خواهی سر داده و در سوگ ظاهری آن اشک تمساح می‌­ریزند.

بله همان طور که مقام معظم رهبری هم در بیانات اخیر خودشان اشاره فرمودند، «جمهوریت» رکن رکین نظام «جمهوری اسلامی» است که برآمده از متن اسلام است؛ اما این جمهوریت کجا و آن جمهوریت کجا! به راستی مدعیان دفاع از جمهوریت، از کدام جمهوریت سخن می‌­گویند؟ آن کسی حق دارد و می­‌تواند بر طبل جمهوریت بکوبد و از فضائلش برای مردم بگوید که از مبانی اسلامی آن خبر دارد و حقیقتاً آن را باور دارد و همواره در مقابل تهدیدهای جمهوریت نظام، با تمام وجود ایستاده است؛ نه آن کسانی که هر بار برای تحقق آمال و آرزوهای خودشان، کیان جمهوریت را در نظام اسلامی به خطر انداخته‌­اند.

در یک نگاه خوش­بینانه می­‌شود گفت که این جماعت، خواست و میل خودشان را همان جمهوریت می­‌پندارند؛ پس اگر رأی خودشان حاکم شود، از نظر آن­‌ها جمهوریت محقق شده؛ اما وای به حال مردم اگر خلاف نظر آن­‌ها محقق شود.

کسانی که با کار نابلدی، بی‌­تدبیری و عملکرد غیر علمی خود، موجبات یأس و ناامیدی ملت از آینده را فراهم کرده‌­اند، با وقاحت هرچه تمام‌­تر جریان مقابل خود را اقلیتی بی­‌سواد، شعارزده و بی‌­برنامه می­‌خوانند که می­‌خواهد بر اکثریت چیره شود. واقعاً اقلیت و اکثریت در این نگاه، با چه خط کشی اندازه‌­گیری می‌شود؟!

کسانی که خود با رأی ناپلئونی و حداقلی، زمام قدرت در همه سطوح اجرایی را به دست گرفته‌­اند، چطور طلبکارانه دم از اصلاح روند موجود می‌­زنند و از اظهار نظر عده‌­ای – به قول خوشان – اقلیت دائماً نالان هستند و همه بدبختی­‌ها را زیر سر همین‌ها می‌­بینند؟! آن‌گونه که بنی‌اسرائیل قدرناشناس هم هرگاه به سختی و مصیبتی دچار می‌­شدند، به جای آنکه آن را ناشی از سوء تدبیر خود ببینند، همه چیز را متوجه موسی علیه‌السلام و جمع مؤمنان می­‌کردند.[۲]

سؤال جدی این است که در این مدت مدید، آیا کاری بوده که بخواهند انجام بدهند و انجام نداده‌­­اند؟! در این مدت حتی برخی از خطوط قرمز نظام نیز پشت سر گذاشته شد و رهبری با حلم و بردباری بی‌­نظیر خود، به آن­‌ها میدان عمل داد تا بهانه‌­ای برایشان باقی نماند! به راستی نظام اسلامی تا کجا باید کوتاه بیاید تا رضایت این جماعت حاصل شود؟! آیا از نظر آن‌­ها چیزی غیر از تغییر حاکمیت اسلامی باقی مانده است؟! خدا نکند سرنوشت این جماعت به گروهی نزدیک شود که خدای متعال درباره آن­‌ها به رسولش هشدار داد که اگر برایشان هر آیه و نشانه‌­ای بیاوری، هرگز از تو پیروی نخواهند کرد و از تو راضی نخواهند شد.[۳] باید به آن­‌ها گفت: اگر چنین است، راحت باشید و خواسته­‌های خود را بلند بگویید و این‌قدر از مردم مایه نگذارید و جمهوریت را بهانه نکنید.

امروز اگر عده‌­ای از مردم با نظام اسلامی قهر کرده‌­­اند و یا شدیداً ناراحت و گله­‌مند هستند، به خاطر بی­‌عملی­ و بدعملی­ و سوء تدبیر مسؤولان است و الا جمهور مردم ایران نشان داده‌­اند که خواستار حاکمیت ارزش‌­های اسلامی هستند و از این امر سر سوزنی کوتاه نخواهند آمد. مردم این مطلب را بارها و بارها ثابت کرده‌­اند. اگر قبول ندارید، یک بار دیگر تصاویر حضور مردم در تشییع جنازه حاج قاسم سلیمانی را به دقت مرور کنید.


[۱] . برگرفته از بیانات حضرت در خطبه ۱۲۲ و ۱۲۵ نهج‌البلاغه

[۲] . «قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ» (یس، ۱۸)

[۳] . بقره، ۱۴۵