بیانیه گام دوم چگونه محقق می‌شود؟
بیانیه گام دوم چگونه محقق می‌شود؟

اکنون و با گذشت قریب به دو سال از زمان صدور این بیانیه مهم و در شرایطی که دیگر آتش هیجانات، سرد شده، زمان خوبی است تا یک بار دیگر خود را در معرض این سؤال مهم قرار دهیم که لوازم تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی چیست؟

در روزهای نخست صدور بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، سخن گفتن از این متن در بسیاری از رسانه‌ها و محافل انقلابی،‌ به نُقل مجلس تبدیل شده بود و به این ترتیب بر روی هر موضوع باربط و بی‌ربطی، عنوان گام دوم انقلاب گذاشته می‌شد. از همان زمان انتظار می‌رفت که این نحوه پرداخت به بیانیه، تکرار همان الگوی هیجانی متعارفی است که متأسفانه درباره بسیاری از متون تاریخ‌ساز رهبر فرزانه انقلاب به وقوع می‌پیوندد و مانع از آن می‌شود که فرایند گفتمان‌سازی و تحقق منویات ایشان در یک سیر منطقی و مستمر صورت پذیرد. اکنون و با گذشت قریب به دو سال از زمان صدور این بیانیه مهم و در شرایطی که دیگر آتش هیجانات، سرد شده، زمان خوبی است تا یک بار دیگر خود را در معرض این سؤال مهم قرار دهیم که لوازم تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی چیست؟ این متن در ادامه به برشمردن چند عرصه مهم که هرکدام به نحوی، زمینه تحقق بیانیه را فراهم می‌آورد می‌پردازد.

۱. فهم صحیح و عمیق بیانیه

نخستین گام در مسیر تحقق بیانیه گام دوم،‌ فهم درست آن است. مسلماً این فهم، زمانی در مقیاس عمومی توسعه می‌یابد که نخبگان حوزوی و دانشگاهی نقش خود را به‌درستی در مسیر تبیین بیانیه ایفا کنند. ماحصل اندیشه‌ورزی و تبیین‌گری خبرگان اجتماعی باید به مجموعه‌ای از محصولات فرهنگی تبدیل شود که از سویی هنرمندانه باشد و بتواند مخاطب را به خود جذب کند و از سوی دیگر دچار آفت سطحی‌سازی نشده و قابلیت ارتقاء‌ سطح معرفتی مخاطبان خود را داشته باشد. اکنون دو سال از صدور بیانیه می‌گذرد ولی به جد می‌توان گفت که هنوز به‌جز چند اثر نسبتاً قابل‌اعتنا، محصول فرهنگی خاصی از سوی جامعه نخبگانی کشور در راستای تبیین بیانیه گام دوم تولید نشده است. اگرچه تا همین امروز زمان بسیار زیادی برای تبیین بیانیه از دست رفته ولی هنوز هم فرصت برای جبران خلأها باقیست.

۲. بازنگری در مأموریت‌های فردی

هر فرد مؤمن و انقلابی این وظیفه را دارد که پس از فهم بیانیه گام دوم، در ذهن خود یک بار دیگر مأموریتی که برای خودش در مسیر انقلاب تعریف کرده است را مرور کند، عیار آن را با سنگ محک بیانیه بسنجد و به بررسی این مسئله بپردازد که مأموریتش تا چه حد در مسیر افق‌های ترسیم شده در بیانه قرار دارد؟ مسلماً مخاطب این سخن آن دسته از افرادی هستند که تاکنون برای مؤثر بودن تلاش‌هایشان در مسیر انقلاب، هدف معینی را به‌عنوان مأموریت خود در نظام اسلامی تعریف کرده و تمام قوای روحی و جسمی خود را وقف آن کرده‌اند وگرنه دغدغه‌مندانی که به‌واسطه عدم تعریف مأموریت، گرفتار سرگردانی و گیجی هستند سالبه به انتفاء موضوع به شمار می‌روند.

۳. بازطراحی سیاست‌های عمومی

اهالی اندیشه باید با فهم عمیق بیانیه گام دوم در حوزه‌های مختلف علمی به‌خصوص عرصه علوم اسلامی، فعالیت‌های علمی و پژوهشی شخصی یا تشکیلاتی خود را ناظر به تحقق اهداف بیانیه جهت‌دهی کنند. پژوهشگاه‌ها، اتاق‌های فکر و دستگاه‌های اجرایی کشور باید درصدد آن باشند که سیاست‌های عمومی کشور را با توجه به نظام مسائل و همچنین مجموعه ایده‌های مطرح شده در بیانیه گام دوم به‌روزرسانی کنند. به‌صورت خاص، عرصه‌های هفت‌گانه مطرح شده در بخش پایانی بیانیه نیازمند آن هستند که با طراحی خط‌مشی‌های نوین، روح تازه‌ای بیابند و متناسب با گام دوم انقلاب،‌ بهینه‌سازی شوند. تذکر این نکته ضروری است که درمجموع نباید به سمت ایجاد نهادهای رسمی جدید با محوریت تلاش برای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب حرکت کرد، چراکه در صورت وجود عزم و اراده مردم و کارگزاران، نهادهای موجود کفاف پیگیری اجرایی شدن بیانیه را می‌کند. همچنین باید این نکته را یادآوری کرد که حتی اگر قرار باشد در نهادی مانند قوه مقننه، نهادسازی جدیدی،‌ ولو در حد اعلام موجودیت یک فراکسیون تازه با عنوان گام دوم انقلاب اسلامی صورت بگیرد، نهاد مذکور باید به جای بازی کردن با نام بیانیه، دغدغه بازطراحی خط‌مشی‌های عمومی حاکم بر کشور و زمینه‌سازی اجرای بیانیه از طریق به‌روزرسانی قوانین را داشته باشد و در این راستا تمامی ظرفیت‌های خود را به کار بگیرد و عملکرد محسوس و مشخصی داشته باشد.

۴. بازسازی نهادهای اصلی حاکمیتی با محوریت ایده دولت جوان حزب‌اللهی

منویات رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم محقق نمی‌شود مگر آنکه نهادهای اصلی حاکمیتی کشور،‌ به‌خصوص قوای سه‌گانه با محوریت ایده دولت جوان حزب‌اللهی بازسازی شود. افق‌های ترسیم شده در بیانیه گام دوم انقلاب به نحوی است که نیازمند یک دستگاه حاکمیتی با‌ نشاط، ریسک‌پذیر و تحول‌خواه است و مجموعه این مولفه‌ها محقق نمی‌شوند جز در سایه ایجاد دولت جوان حزب‌اللهی. بر این اساس نگارنده معتقد است که کلیدواژه «دولت» در عبارت «دولت جوان حزب‌اللهی»، به‌صورت عام بر تمامی نهادهای حاکمیتی صادق است و به‌صورت خاص و با تأکید بیشتر بر ضرورت بازسازی نهاد دولت به معنای قوه مجریه دلالت می‌کند. تذکر این نکته ضروری است که جوان‌گرایی اگر صرفاً به سطح سن شناسنامه‌ای محدود شود و به عمقِ جوان‌گرایی فکری نرسد، ابتر خواهد ماند و نمی‌تواند به پیشبرد انقلاب در گام دوم بیانجامد. به بیان دیگر امتداد مسیر انقلاب اسلامی در گام دوم خود نیازمند آن است که هم عاملیت‌های جوان، متعهد و کارآمد بر کرسی تدبیر امور حاکمیتی قرار بگیرند و هم ساختارهای پیر و فرسوده به تبع مبنا قرار گرفتن ایده ها و نظرات جدید، جای خود را به ساختارهای جوان بدهند.

منتشر شده در شماره ۲۲۷۱۳ روزنامه کیهان