پروژهای که امروز شاهد آن هستیم، دامن زدن به کاهش مشارکت در انتخابات است. ناامید کردن مستضعفین از تحوّل، مهمترین مانع روی کارآمدن دولت تحول آفرین است.
انتخابات ها در سرتاسر دنیا به طور میانگین حجم مشخصی از مشارکت مردمی را به چشم خود میبینند. ثبات نرخ مشارکت در انتخابات یا کاهش مشارکت یا افزایش آن میتواند معلول عوامل مختلفی باشد.
میتوان برای کاهش مشارکت در انتخابات علل مختلفی قائل شد؛ برخی از این علل میتواند محیطی باشد، مثل شیوع ویروس منحوس کرونا و ترس خروج از منزل و یا اینکه علل آن درونی باشد مانند، احساس سرخوردگی از انتخابهای نادرست قبلی، احساس فساد نسبت به ساختار انتخابات و احساس یأس و ناامیدی از تحول در وضع موجود.
به نظر میرسد مهمترین عاملی که میتواند باعث کاهش مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شود، احساس یأس و ناامیدی از تحول در وضع موجود است. به طور سنتی همواره قشر مستضعف و متوسط به پایین جامعه برای تغییر در وضع موجود به گفتمان انقلاب اسلامی و افرادی از جنس خودشان تمایل داشته و به امید استشمام بیش از پیش رایحه عدالت، در انتخابات شرکت میکردهاند.
پروژهای که در شبهای منتهی به انتخابات ۱۴۰۰ در حال رقم خوردن است، ادامه گرانیهای افسار گسیخته در کالاهای اساسی مردم است تا جایی که پای گرانی نان هم به شب انتخابات باز شود. با استمرار این گرانیها، قشر مستضعف که به نان شب محتاج است، ناامید از تغییر در وضع موجود میشود و حاضر به حضور در پای صندوقهای رأی نخواهد بود. چیزی که امروز حاصل تجربه حضور میدانی نویسنده در برخی مناطق محروم است، موید این تحلیل تلخ است.
طبیعی است که این نوع کاهش مشارکت، آب به آسیب نااهلان و نامحرمان انقلاب خواهد ریخت تا بیش از پیش اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی را به یغما ببرند. اما نوع دیگری از افزایش مشارکت وجود دارد که در آخرین لحظات رخ میدهد. این نوع مشارکت بر خلاف مشارکت طولانی مدت که بر مبنای امید به تحول در اقتصاد و عزت رخ میدهد، متکی به امنیت است. حالا نوبت مرفهین بیدرد و سرمایهسالارانی است که با دو بازوی تورم و کرونا توانستهاند سرمایههای خود را چند برابر کنند و فاصله طبقاتی خود را با دیگر طبقات نجومیتر کنند.
این افراد که در بهشت سوداگری و دلالی خود روزانه مشغول تکاثر و ثروتاندوزی بودهاند و کاری به کار عزت و اقتدار و منافع ملی نداشتهاند، حالا باید به خاطر حفظ سرمایههای بادآورده و نامشروعشان هم که شده در فریضه انتخابات شرکت کنند. عافیت طلبانی که تعطیلات خود را در ترکیه میگذراندند و نسبت به مراسم اربعین یا دفاع از حرم همیشه معترض بودند که چرا این پولها را خرج فقرای خودمان نمیکنید، حالا به خاطر ترس از شبه جنگ خیالی هم که شده، مدافع کسی میشوند که دم از حضم شدن در حاضمه جهانی بزند. متأسفانه حضور برخی نامزدهای متهم به رادیکالیسم به افزایش این نوع از مشارکت دامن میزند.
بنابراین اگر افزایش مشارکت در انتخابات هدفمند، برنامهریزی شده و از روی امید به تحول باشد، خود به خود به انتخاب درست میانجامد اما اگر این افزایش مشارکت از روی ترس و دلهره باشد، لزوما منجر به انتخاب درست نخواهد شد و کاهش مشارکت به نوعی امضای وضع موجود و مایه رویکارآمدن دولتهای سوم و چهارم و برجامهای بعدی خواهد شد.
اگر در این دقایق پایانی انتخابات جبهه انقلاب اسلامی نتواند، مشارکت صاحبان اصلی این انقلاب یا همان محرومان و مستضعفان را بالا ببرد، احتمال اینکه برای چندمین بار طعم شکست در انتخابات را بچشد، بالاست تا شاید در انتخاباتهای بعدی به جای حضور خلقالساعه در انتخابات و نفی ائتلافهای خودساخته، کمی به فکر تشکیلات ، برنامه و امیدآفرینی برای محرومان و مستضعفان باشد.
منتشرشده در سایت تحلیلی الف