نگاه ابزاری یا اصیل به مردم؟
مشارکت مردم در اداره و پیشبرد امور جامعه، نه با نگاهی «ابزارگونه» به مردم بلکه با نگاهی «اصیل» به مردمی بودن اداره درست جامعه، نیازمند بازتعریف است.
از نظریه عدالت اجتماعی تا نظریه عدالت آموزشی و نظریه مدرسه
رسالت نهاد تربیت و آموزش که در دوران جدید، در قالب نهاد مدرن تعلیم و تربیت رسمی عمومی و خصوصا مدرسه تبلور یافته است، ایجاد و رشد شایستگیهایی در افراد است که به آنها امکان میدهد در حیات اجتماعی، خود را جایابی کنند و مهمتر از آن، جامعه خود را بر اساس همان منطق جامعهسازی (یعنی عدالت اجتماعی) بسازند...
قائمین بالقسط یا غائبین قسط؟
گام اول مردمیسازی، نقشآفرینی و همراهی مردم در تحقق قسط رعایت آداب مردمداری، مردمدوستی و مردمخواهی توسط مسئولانی است که همچنان با کفش به خانه مردم و با ماشین پر از محافظ به دیدار کارگران میروند. تراشیدن و حذف انگارههای غلط ذهنی، محافظین شخصی، ساختارهای زائد اداری و دربهای بسته اتاقهای تصمیمگیری جزء اولین و فوریترین کارها است.
مشارکت در دقیقه ۹۰ !
برهه انتخابات فرصتی است که امکان تحقق مشارکت واقعی و اصیل را زمینهسازی میکند. البته حضور و مشارکت هرچه بیشتر مردم در صحنه انتخابات برای اظهارنظر و بیان دیدگاهها، مطالبهگری برای نقشآفرینی در دیگر امور و همچنین تلاش برای شناخت نامزدها و انتخاب درست، مقوم و تسهیلکننده برای ساخت تمدنی است که شهروندان در اجزای آن نقشی سازنده دارند.
تأملی در نظام خیر و احسان
در کنار مجموعههای مردمی با ورود گستردهی سازمانهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی در قالب پویشهای مختلف به عرصهی محرومیتزدایی و خدماترسانی، علاوه بر حجم عظیم اتفاقات مبارک در بهبود معیشت مردم اما شاهد تشتت و ناهماهنگی در خدمترسانی به اقشار نیازمند و آسیبپذیر جامعه بودهایم بهنحویکه منجر به بیعدالتی در ارائه خدمات و ایجاد ناهنجاریهای فرهنگی در جامعه شده است.