تنظیم‌گری آموزش در انحلال تنوع مدارس
تنظیم‌گری آموزش در انحلال تنوع مدارس

تنظیم‌گری تنوع آموزش به جای مدارس تفکیک از هم.

مسئله آن است که افراد مختلف با خاستگاه اجتماعی و اقتصادی مختلف، علایق، انتخاب‌ها، استعدادها و قابلیت‌های مختلفی دارند و از سوی دیگر جامعه نیز نیاز به افراد متفاوت دارد. مدارس باید به این تنوع‌ها پاسخ دهند و از سوی دیگر به واگرایی و شکاف آموزشی -اجتماعی دامن نزنند. پس مسئله، تنوع آموزشی همگرا است. تنوع مدارس به شکل تفکیکی، خلاف تنوع آموزشیِ همگراست.

ظهور مدارس مختلف در عرصه آموزش و پرورش، پدیده‌ای به نام «تنوع مدارس» را رقم زده است که از اواخر دهه ۱۳۸۰ به یک چالش عمومی و سیاستی تبدیل شد. مبنای تقسیم انواع مدارس، مشوش است و با عناوین مختلف، حدود ۳۵ نوع مدرسه در ایران را شاهدیم اما دعوای تنوع مدارس عموماً بین مدارس دولتی خاص (استعداد درخشان، شاهد، نمونه دولتی)، مدارس دولتی عادی و مدارس غیردولتی مطرح می‌شود. طرفداران هر یک تلاش می‌کنند تا دیگری را از صحنه آموزشی کشور حذف کنند؛ چون فکر می‌کنند دیگران خلاف عدالت هستند.

اما این مقصریابی، امری بی‌فایده است. این مدافعان و مخالفان پرشور، بی‌توجهند که نیازی برای شکل‌گیری انواع مدارس وجود داشته که باید بدان‌ها پاسخ گفت. عملاً انواع مدارس، زاییده نواقص یا عدم انعطاف‌های مدارس دولتی عادی هستند. دولت نیز به جای اینکه انعطاف و کیفیت متنوع لازم را در مدارس دولتی عادی ایجاد کند، انواع مدارس را ایجاد کرد تا به جای حل مسئله، آن را پیچیده‌تر کند و با بخش‌بندی دانش‌آموزان، زمینه تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها و بی‌کیفیتی‌ها را فراهم کند.

مسئله آن است که افراد مختلف با خاستگاه اجتماعی و اقتصادی مختلف، علایق، انتخاب‌ها، استعدادها و قابلیت‌های مختلفی دارند و از سوی دیگر جامعه نیز نیاز به افراد متفاوت دارند. مدارس باید به این تنوع‌ها پاسخ دهند و از سوی دیگر به واگرایی و شکاف آموزشی-اجتماعی دامن نزنند. پس مسئله، تنوع آموزشی همگرا است. این در حالی است که به جای تنوع‌بخشی درون مدرسه، تفکیک مدرسه‌ای دانش‌آموزان (هر کدام با بهانه‌ای) در پیش گرفته شد. دولتی را کاملاً بسته و غیردولتی را به خصوصی تبدیل کردیم و کلیشه‌ها حاکم شدند. البته داستان، محدود به دولتی-غیردولتی نیست.

در بسته تنوعِ مدارسِ تفکیکیِ کنونی، راه‌حل، تنوع‌بخشی به آموزش، از طریق ساختار حکمرانی منعطف مدرسه است. یعنی مدرسه باید بتواند آموزش را متناسب نیازهای مختلف بسته‌بندی و ارائه کند. قاعدتاً ساختار خشک و غیرمنعطف مدارس دولتی عادی، ظرفیت چنین کاری ندارند و لازم به تغییر است. آموزش و پرورش باید بداند که با تک نسخه‌های ثابت، نمی‌توان هیچ تنوعی را مدیریت کرد. پس تنظیم‌گری آموزش، راه‌حل مسئله تنوع مدارس است. باید بر اساس قابلیت‌های مدارس، دائماً اختیارات حکمرانی را در سطح مدرسه‌ای افزایش داد تا تک‌تک مدارس به صورت درون‌زا، توان انعطاف‌بخشی به آموزش را بیابند. مدارسی که توانمندتر هستند، اختیارات بیشتری می‌گیرند و مدارس کم‌توان، برنامه توانمندسازی دریافت می‌کنند. نه می‌توان یک دفعه تحول ایجاد کرد و نه می‌توان همه را یک شکل کرد.

اهل فکر می‌دانند که شروع از این نقطه، یعنی شروع یک تحول در آموزش و پرورش که لوازم و دامنه‌ای دارد: از تنوع تدریس در کلاس، حذف الزام به کتاب درسی رسمی واحد، تبدیل مدرسه از یک سیستم بسته به یک مدرسه اجتماعی، تغییر در شیوه‌های ارزشیابی، تنوع زمانی و فضایی آموزش تا ساختار تصمیم‌گیری و اداره مدرسه. هر مدرسه، یک الگوی درون‌زا و متفاوت را تجربه می‌کند که البته آموزش و پرورش باید ابزارهای تنظیم‌گری این تنوع را ایجاد کند.

تنوع در مالکیت، اداره، نقش آفرینی والدین و جامعه محلی، جذب دانش‌آموز و کادر، تامین مالی و برنامه‌درسی از جمله مولفه‌هایی است که در هر یک می‌توان تنوعی از انتخاب داشت؛ البته مدرسه خصوصی در شرایط حاضر، قابل پذیرش نیست.

منتشر شده در گرای عدالت به آدرس instagram.com/gerayeedalat