پایهگذاری «بنای» تکرار تجربهی آبان ۹۸
با وجود تلخی تجربهی آبان 98 در کام مردم ایران، برخی با ارائهی طرحی با عنوان «بنای ایران» و با شعار نجات اقتصاد ایران در پی پایهگذاری برای تکرار این تجربه در دولت آینده هستند.
فقط نقاب نمایش، تغییر کرده
بنیادیترین مسئله همچنان در نسخههای مطرحشده، مغفول است: تناسب شایستگی داوطلب و کد رشته محل. حتی اگر فقط یک نفر داوطلب ورود به دانشگاه باشد، باید این تناسب، سنجش شود. نظام سنجش و پذیرش، باید شایستگیهای بنیادین هر داوطلب را متناسب با هر کد رشته محل دانشگاهی سنجش کند. نه کنکور و نه امتحانات نهایی فعلی، چنین قابلیتی ندارند.
پیشنهادهایی برای مدیریت ارتباط در دولت سیزدهم
محرک اصلی بازاریابی رابطهای سیاسی عبارت است از افزایش سطح درگیری بدین صورت که به آرای رایدهندگان در مواقعی غیر از انتخابات نیز اهمیت داده میشود، اعضای حزب تبدیل به ذینفعان میشوند، ملتها نسبت به فرآیند سیاستگذاری آگاهتر شده و پیشنهادهای آنان در این فرآیندها بیش از پیش مدنظر دولتها قرار میگیرد. از این رو شایسته است دولت سیزدهم از این حیث نسبت به دولت قبلی ممتاز شود و با توجه به خطر نزدیکبینی سیاسی و سیاستی و برحذر بودن از آن، از مردم، در مردم و برای مردم باقی بماند.
چراغ سبز به نقد و حراست از جایگاه قانونی
با چراغ سبز رهبری، اکنون فرصت نقد شورای نگهبان بیش از هر زمان دیگر در دسترس نخبگان و کارشناسان این امر است. برای بهرهبرداری بهتر از این فرصت، ضروری است از نقدهای کلیشهای، سطحی، جهتدار و غیرکارشناسی پرهیز شود. تکرار سخنان کلیشهای، شخصی، جناحی و غیرکارشناسی، هم جامعه را از این فرصت طلایی نقد صحیح محروم کرده و هم فرصت دیگر اصلاح و ترمیم را از نهاد پاسدار قانون و شریعت در نظام جمهوری اسلامی، خواهد ربود.
بازی با «جمهوریت»
امروز اگر عدهای از مردم گلهمند هستند به دلیل بیعملی، بدعملی و سوء تدبیر مسؤولان است وگرنه مردم ایران نشان دادهاند که خواستار حاکمیت ارزشهای اسلامی هستند و از این امر سر سوزنی کوتاه نخواهند آمد.
چرا نظرسنجی موسسه «مِتا» درباره انتخابات ۱۴۰۰ به واقعیت نزدیکتر بود؟
مرکز مِتا بر یک روش پژوهشی متمرکز نیست بلکه پژوهشهای گستردهای در حوزه تحلیل سرمایه اجتماعی ایران، مطالعه پانل دستورکارهای شبکههای اجتماعی، مطالعه خرده فرهنگهای دیجیتال انجام داده است و اقدامات گستردهتری در این حوزه در دستور کار خود دارد.
چرا نیامدند؟
از رقبای اصلی انتخابات 88 گرفته تا ربعپهلوی و منافقین و از رژیمصهیونیستی و آمریکا گرفته تا آلسعود و ملیجکهای لندننشینش، هریک به سهم خود کاهش میزان مشارکت را محصول کمپین و دعوت خود میدانند. با این همه، نگاهی به واقعیت موجود در جامعه ایران و نتایج انتخابات، دلایل دیگری را برای این کاهش مشارکت برجسته میسازد.
چند نکته در باب انتخابات
تصمیم ماندن یا نماندن نامزدها در صحنه با هر استدلالی، امری است که هیچگاه از طریق تنش و نزاع میان هوادارانشان به نتیجه نخواهد رسید. در این شرایط، وقوع چنین تنشهایی میان طرفداران نامزدها و تخریب نامزد دیگر برای اثبات نامزد مورد علاقه خود، ثمری جز افزودن ابهام بر فضای کلی انتخابات ندارد. ابهامی که ثمره آن، بیش از هر چیز، تقویت موضع دشمنان ملت را در سرد کردن تنور انتخابات را در پی خواهد داشت.
خطر حکمرانی بر مدار «استضعاف»
اگر بخواهیم «استضعاف» را با ادبیات امروز خودمان تفسیر کنیم باید بگوییم «استضعاف» یعنی مسائلی همچون: «حضور زنان در ورزشگاهها»، «ول انگاری در فضای مجازی و مقابله با فیلترینگ»، «آزادی روابط بین دختر و پسر»، «بهرهمندی از کنسرتها و موسیقیهای روز» که برخی مخالف صریح شرع مقدس است را به عنوان حق مسلّم مردم جا بزنیم و آن را به عنوان اموری بدیهی تبلیغ کنیم؛ تا مبادا مردم عقولشان رشد کند و حقوق اصلی خودشان را مطالبه کنند.